حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 263 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 57 تعداد دیدگاهها : 15×

اطلاعیه ها

💠فعالیت تبلیغی طلاب محترم مدرسه علمیه دارالسلام (گروه ب ) شب پانزدهم از مسابقات قرآنی صافات سیزدهمین دوره پذیرش مدرسه علمیه دارالسلام گزارش تصویری از غرفه مؤسسه آیه های زندگی در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم گزارشی تصویری از فعالیت های غرفه مدرسه علمیه دارالسلام در راهپیمایی ۲۲ بهمن تلاوت تعدادی از فرزندان اسلام در ابتدای مجلس در حسینیه امام در سخنرانی نوروزی امام خامنه ای بازدید سخنگوی محترم دولت از غرفه مدرسه علمیه دارالسلام دوازدهمین جلسه انجمن فارغ تحصیلان مدرسه فعالیت تبلیغی طلاب «گروه الف» مدرسه علمیه دارالسلام در ایام ماه مبارک رمضان قربانی عید قربان اختتامیه مسابقات دفاع شخصی اختتامیه مسابقه صافات رمضان ۱۴۰۱ حجت الإسلام رضایی نهمین آئین رونمایی از منشورات مدرسه علمیه دارالسلام دوره مهارت تلاوت قرآن کریم برنامه ماهانه کوه پیمایی دوره آموزش تدریس زبان انگلیسی (T.T.C) ارکان نماز پاداش گوش کردن به قرآن خصوصیات اهل دنیا مستند رشد ۱۴۰۰ سومین آیین عمامه گذاری و جشن حفظ کل گروهی از طلاب مدرسه دارالسلام بیست و پنجمین جلسه انجمن حفاظ اعلامیه ثبت نام کلاس های ورزشی نگاهی به زندگی علّامه حسن زاده آملی خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت سوم خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت دوم خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت اول کتاب صوتی چهل حدیث امام حسین(ع) ششمین شهردار مدرسه علمیه دارالسلام ثبت نام واکسن کرونا دوره تربیت مربی حفظ قرآن کریم مراسم روز معلم هشتمین آیین رونمای از منشورات مدرسه علمیه دارالسلام پنجمین دوره انتخابات شهرداری مدرسه دارالسلام اولین جشنواره مشترک زبان های خارجی و قرآن و عترت آلبوم خاطرات (آیت الله مصباح یزدی) تلاوت قاری بین المللی جناب آقای محمد حسن موحدی آلبوم خاطرات – دیدار با آیت الله مصباح کاروان بصیرت فاطمی

سخنرانی آیت الله سید احمد خاتمی

شناسه : 1486 13 بهمن 1397 - 12:55 2635 بازدید ارسال توسط :
پ
پ

شش عامل موفقیّت طلّاب در حوزه

متن سخنرانی آیت الله سید احمد خاتمی

در جمع طلاب و استادان مدرسه علمیه دارالسلام

۹۵/۴/۳

بوستان های بهشتی

(آیت الله خاتمی پس از تلاوت دسته جمعی طلاب حوزه علمیه دارالسلام فرمودند): الحمدلله مجلس را بهشتی کردید ، پیغمبر اکرم۹ فرمود : «ارتحوا فی ریاض الجنه» ، در دنیا دنبال بوستان های بهشتی باشید . در یک نقل دیگر : «اذا مررتم بریاض الجنه فارتحوا» وقتی تو دنیا گذارتون به بوستان های بهشت افتاد استفاده کنید .« قیل له و ما ریاض الجنه؟»بوستان های بهشتی کجاست ؟«قال مجالس الذکر»، مجالس ذکر؛قرآن‌همه‌اش ذکر است، لذا در نماز میشود قرآن خواند و در یک تعبیر دیگر فرمود : «مجالس المومنین». الحمدلله این هردو ویژگی را این جمع ارزشمند دارند .

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاه و والسلام علی رسول الله نبینا محمد و علی آله آل الله و اللعن علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله ،

 

 

طلبگی، ضیافتِ خاص

نزدیک نیم قرن است که طلبه ام یعنی عمر طلبگی بنده می شود ۴۴ سال خدا لطف کرده راه داده ما را در این گلستان ، اگر به بنده بگویند عمر دوباره بگیرید چه راهی را انتخاب می کنید؟ بدون تردید با عشق و علاقه بیشتر از اول میگویم همین راه. این راه راه معمولی نیست این راه و این مسیر ، مسیر ضیافت خاص امام زمان است، آیت الله العظمی صافی در حکمی که دوره قبل از شورا به ما دادند نوشتند که حوزه علمیه میراث حضرت ولی عصر است این یک واقعیت و یک حقیقت است و این چنین هم نیست که هر کس اسم نوشت وارد می شود .

 

تقوا؛ ستون فقرات طلبگی

من یک نگاه به گذشته که می کنم می بینم روز اول که آمدیم حدود ۴۰ نفر بودیم ، این ۴۰ نفر بعد از ۴۱ سال اِنقَسِموا عَلیَ فِرَق ، چند گروه شدند، گروهی از همان اول یکی دو سال خواندند و رفتند و نماندند . گروهی هفت هشت سالی خواندند حتی جایگاه هایی هم در روحانیت گرفتند ، آنها هم نماندند ، لباس رو کنار گذاشتند و رفتند در وادی تجارت . پرونده اینها را میبینم، اینها کسانی بودند که در همان دوره طلبگی شان تقوا نداشتند ؛ یعنی چی تقوا نداشتند ؟ یعنی چشمشون چشم طلبگی نبود، زبانشون زبان طلبگی نبود ؛ همان زمان پیش بینی می شد که اینها تا آخر در این مسیر نخواهند ماند ، این مسیر مسیر عجیبی است ، ستون فقراتش تقواست . این را یک طلبه ای که ۴۴ سال در این مسیر است به شما می گوید ، این حرف ها کتابی نیست، تجربه حدود نیم قرن است؛ کسانی که در این مسیر بیایند و تقوا نداشته باشند، اینها دیر یا زود سیلی می خورند و کم ترین صدای این سیلی هم این است که سلب توفیق میشوند و امام زمان سربازیشان را نمی پذیرد ، من نمونه ها در این عرصه دارم . منتظر تقوا در بزرگسالی نباید بود ، همه چیز اینجاست ، همه چیز در این پایه های اول است ، اگر این شالوده درست ریخته شد این بنا هر چقدر هم مرتفع بشود درست ریخته میشود ولی اگر این شالوده درست ریخته نشد، دیر یا زود متلاشی میشود ، این تجربه است . گروه سوم آنهایی هستند که ماندند و الآن هم هستند ، در جایگاه های مختلف خدمتگذارند .

 

به قله فکر کنید

فرزندان عزیزم یادگاری ای که می‌خواهم اگر لایق باشم در این بحث در محضر شما داشته باشم این است: راز موفقیت آنهایی که در این مسیر ماندند چه بوده؟

میخواهم ابتدا دورنما و افق آینده را بیان کنم بعد رازش را بگویم . افق آینده شما باید افق فقیه شدن باشد افق مفسر قرآن شدن باشد، افق سخنگوی برجسته ی دین شدن باشد ، این را  اول نرخش رو تعیین کنید . با این مدیریتی که من می بینم اگر کمتر از این همت رو داشته باشید باختید . ببینید عزیزان من: آفتی که پیش روی طلاب ماست ، به خصوص طلاب مراکزی مثل تهران این است که تا ازدواج می کنند و بال و پری پیدا می کنند وارد بازار کار می شوند، وارد بازار کار شدن همان، فدا شدن تحصیل و تفقّه و تألیف و ذخیره ی تشیّع شدن همان . این میشود کارمند ؛ منتهی کارمندهای دیگر عمامه ندارند، او عمامه دارد ، ساعت ۸ میرود سر کار و ساعت ۴ میاید خانه ؛ اولش به خودش میگوید آمدم خانه درس میخوانم ولی کسی که ۸ ساعت جای دیگر بوده کدام درس ؟! این آفتی است که متاسفانه به جان طلاب جوان ما ریخته شده ، ما نمیخواهیم این آفت به جان شما بخورد ، شما سرمایه نفیس هستید ، این سرمایه باید بالنده بشود ، هرگز به کمتر از قله فکر نکنید و رسیدن به این قله هم به این ترتیبی که دارم می بینم کاملا دست یافتنی است، ۸۰۰ نفر اسم بنویسند برای خبرگان ۵۰۰ نفرشون بیایند در امتحان شرکت کند فوقش ۲۰ نفر از آنها قبول میشوند .

معنای این حرف چیست ؟ معنای این حرف این است که این ۵۰۰ نفر کفایه را خواندند اما نگرفتند ، سوالات سوالات سختی نبود ، متن کفایه بود ، متن مکاسب بود و متن مستند آقای خویی ؛  ۳۵ نفر در این امتحان کتبی قبول شدند ، اینها آمدند در امتحان شفاهی شدند ۱۵نفر.  این پذیرفتنی نیست که حوزه‌های علمیه ما اینطور باشند که درسی را که خواندند نتوانند از عهده اش بر بیایند ، انتظار از نسل شما ، شما نوجوانان عزیزی که با عشق به این میدان آمده اید این است که به قله بنگرید و سرمایه بشوید برای حوزه های علمیه ، البته حضرت آقای اسکندری توجه به این نکته دارند که به پایه ششم که رسیدید بفرستند شما را به قم ، انشاءالله اونجام هم یه مدرسه این چنینی خدا به ایشون وسع عنایت کنه که تا رسیدن به قله به شما کمک کنه.

ان شاءالله  این حرفهایی که می زنم با عرض معذرت برای مقدمات امام جمعه شدن شما نیست ، گفت اول یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز  به دیگران ، آیت الله جوادی آملی آن وقتی که امام جمعه قم بودند فرمودند : طلبه ها درس بخوانید، درس نخوانید می‌شوید امام جمعه . شما برای جای دیگر هستید برای رسیدن به آن قله .

 

عامل اول: تعبّد

تجربه ۴۴ ساله ی من میگه چند چیز  رکن است:

یک : برای من مثل آفتاب روشن است که اگر تحصیل این راه همراه با تعبد نباشد به نتیجه نمیرسد ؛ همراه با سیر و سلوک قرآنی نباشد به جایی نمیرسد ، این رکن رکین اول است ، رکن رکین اول این است ، نماز عاشقانهی اول وقت ؛ چرا میگویم عاشقانه ؟ بار نبینیم نماز را  یار ببینیم اگر هم نیستیم تمرین کنیم ، چیزهایی که از امامان معصوممان میبینیم این است ، وقتی به استقبال نماز می رفتند حال دیگری داشتند ؛ پیغمبر اکرم۹ می‌فرمودند : “ارحنا یا بلال” یعنی وقتی میرویم برای نماز احساس راحتی و احساس نشاط می کنیم ، سیر و سلوک قرآنی یعنی در حد توانمان مستحبات را بجا بیاوریم ، نوافل مستحبی را نافله شب را ، چرا می گویم در حد توان ؟ اگر یک شب خوابت برد مبادا به خودت بگویی من بی دین لا مذهب شدم ، این هم نادرست است ، به مرحوم نایینی ، استاد المجتهدین گفتند : آیا نماز شب خواندن شرط اجتهاد است ؟ ایشون فرمود: نه ، اما میدانم کسی که نماز شب نخواند مجتهد نمیشود ، در حد توان تقید به مستحبات داشتن در حد توان مکروهات را ترک کردن این سیر و سلوک قرآنی است . چرا این را گفتم ؟ برای این گفتم که عرفانی جز عرفان قرآنی و عرفان فقهی ما را به جایی نمیرساند ، عرفان فقهی همین است که محضرتان گفتم کشیک خود بودن، خدا حفظ کند آیت الله حسن زاده استاد عزیز ما را، پیش ایشون اشارات خواندیم ، خیلی در درسشان می گفتند کشیک خودتان باشید نگهبان خودتان باشید ؛ چشم ، گوش ، زبان . این رکن اول است. رکن اول در همین پایه هایی که شما هستید شکل میگیرد، حسادت بیماری‌ای است که باید با تمرین در همین پایه ها له بشود وقتی می بینم طلبه‌ی هم مباحثه ای ما گُل کرد بگویم الحمدلله افتخار می کنم، این له کردن حسادت است ، منم منم گفتن بایستی تو همین پایه ها له بشود . خیلی دوره حساسی است ؛ لذاست که به سرور عزیزمان آقای اسکندری میگویم که به دوستان عزیزمان بگویند: درس اخلاق درس جنبی نیست ، درس اصلی اصلی است ، از تمام درسهایی که ما میخوانیم اصلی تراست، مرحوم آیت الله العظمی آقا میرزا هاشم آملی پدر آقایان لاریجانی‌ها که از شاگردان مرحوم آقای نایینی و مرحوم آقا ضیاء بود و آمد قم، مرحوم علامه طباطبایی هم به شاگردانش فرمود : ایشان را دریابید، ایشان عصاره اصول نجف است. مرحوم میرزا هاشم می فرمود با مرحوم آیت الله العظمی آقا سید محســـن حکیم صاحب کتاب مستمسک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم سر درس آقا ضیاء قهرمان اصول، یک بار دیدم که آقا سید محسن دیگر درس نمی آیند، رفتم سراغش و گفتم چرا درس نمی آیی ؟ به من گفت: هم زمان با درس آقا یه درس اخلاقی شروع شده که من به آن درس بیشتر احساس نیاز می کنم تا وقتی آن درس هست درس آقا ضیاء را ترک می کنم ، وقتی تمام شد میایم درس آقا ضیاء؛ این اهتمام به درس اخلاق باید بوده باشد و ان‌شاءالله درس اخلاق هم باید هدفمند باشد . هدفمند یعنی چی ؟ یعنی بیماری ها رو رصد کنیم و به علاجش بپردازیم ، بیماری هایی که مبتلا هستیم مانند بیماری های روحی و اخلاقی.

 

عامل دوم: مدیر صالح

 دومین عامل موفقیت در این مسیر ، مدیریت صالح و دلسوز است ، مدیریت جامع ، مدیریتی که خودش را آماده کند برای فدا کردن ، این مدیر ، طلبه پرور میشود،  من معتقدم نظارت تا پایه ده باید باشد اما پایه های اول و دوم و سوم نظارت جزء ضروریات حتمی است . نظارت یعنی چه ؟ به دقت ساعت درسی مشخص باشد ساعت مباحثه مشخص باشد ساعت خواب مشخص باشد ساعت تفریح و ورزش مشخص باشد ؛

مدیران اینچنینی با انتخاب مشاوران صالح،  طلاب موفق پروریدهاند، واضح است که مدیر نمیتواند مباشرتاً تربیت و سازندگی را انجام بدهد ، او با مشاورینی که میگیرد با اساتید اخلاق مهذب که میگیرد میتواند طلبه پرور باشد ، مدیری که تمام کارهایش مدیریت حوزه باشد . مدیری که گوشه ای از کارهایش مدیریت باشد البته این مدیر موفقی نیست ، از این مدرسه طلبه فاضل پروریده نمیشود ، از خاطرات تلخی که بنده در دوره طلبگی دارم مدیر های این چنینی هستند؛ مدیرانی که یک بخشِ کارشان اداره حوزه باشد، اینها طلبه پرور نخواهند شد .

 

عامل سوم: استاد وارسته

استاد وارسته کدام است ؟ استادی که واقعاً توان تدریس را داشته باشد . توان تدریس استاد چیست؟ استادی که بدون شرح ، شرح فارسی و شرح عربی مسلط بر کتاب است، سیوطی، مغنی، رسائل، مکاسب را وقتی به دستش میدهند از عهده برمیاید . استادی که اصلاً شرح فارسی رسائل را، به جای رسائل مطالعه میکند ؛ این استاد استاد نیست، این استاد طلبه پرور نیست گرچه او ادعای زیادی هم داشته باشد . استاد باید از جهت علمی توانمند باشد . دو : از جهت اخلاقی هم مهذب باشد. استادی که در درسش بگوید : این مطلب را ما ۱۰ سال پیش در فلان کتابمان نوشتیم، یک کمی میره جلوتر میگوید من این را ۵ سال پیش در حاشیه عروه نوشتم ؛ بسیار خب، یک کم میریم جلوتر میگوید کتابی ۲۰ سال پیش چاپ کردیم … بابا چقدر منم منم منم؟!؟!؟! این ناخودآگاه القاء منم منمه، این نمیتونه طلبه متواضع تربیت کنه ، چه خبره ؟ این کتاب را نوشتیم اون کتاب را نوشتیم ! هر چه وزن علمی بالاتر میرود باید این منم منم ها کمتر بشود ، یکی از شاگرد های علامه طباطبایی گفت که ۳۰ سال من شاگردشون بودم ، یکبار «منم» از ایشون نشنیدم، گفتم یه آقایی المیزان شما رو نقد کرده ، گفت مگه المیزان من وحی منزَله ؟! خب نقد کرده باشه. حرف های ما مهذب پرور نیست عمل ما مهذب پرور است .از نصایح مرحوم آیت الله بروجردی این بوده:  “روحانیت شناسنامه دین است ، باید کاری کنیم این شناسنامه آسیب نبیند” . مدرّسی مهذب پرور است که خودش مؤدب به آداب اسلامی باشد . سه : مدرّسی که انقلابی باشد ، الحمدلله خدا سایه مقام معظم رهبری را مستدام بدارد که این واژه «انقلابی» را دوباره به فرهنگ انقلاب برگرداندند . مدرّسی که انقلابی باشد ، مدرس ضد انقلاب و مدرّس بی تفاوت در شأن ساختن حوزه جوابگوی امروز نیست، مدرسی کـه میخواهـد تمـام بافتــه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های امام را پنبه کند ، بافته هایی که با خون جگر به دست آمده ، مدام نیش می زند به اصل انقلاب یا مدرّسی که به طلبه ها میگوید : طلبه ها درستان را بخوانید کار به کار اینها نداشته باشید ، یعنی چی کار به کار اینها نداشته باشید؟! ما نمی خواهیم ملایی باشیم که در کنار تحصیلمان حاصل خون شهیدان بر باد برود. همین میرزا هاشم رضوان الله تعالی علیه به بنده فرمود که اول انقلاب من رفتم پیش امام به امام عرض کردم: من پیر مرد شدم نمیتوانم خدمتی به انقلاب کنم، امّا یه خدمت از دستم بر می آید، میتونم مجتهد پرور باشم ، ده ساله مجتهد تحویلتون بدم، امام فرمود: این خدمت خدمت بسیار بزرگی است . گفتم شرایطی داره. امام فرمود : شرایط چیه؟ گفت: اولین شرطم اینه که ما ۵۰ تا ۱۰۰ تا طلبه گزینش کنیم از حوزه بریم بیرون جایی مثل دماوند که خوش آب و هوا هست و فقط ممحض در تحصیل بشوند . امام فرمود باشه ، امکاناتش رو فراهم میکنیم . شرط دوم اینه که شهریه خوب به اینها بدید که دیگر نیازی به منبر و امثال ذلک نداشته باشند ، دخترشان عروس میشود پسرشان داماد میشود وضعشان خوب باشد ، امام فرمود بهترین شهریه را میدهم ، هر شرطی گفتم امام فرمود باشد من آمادگی دارم ، گفتم یه شرطش هم این است که شما به این طلبه‌ها بگویید روزنامه نخوانند رادیو گوش نکنند تلویزیون نبینند ، امام فرمود : ما چنین مجتهدینی نمیخواهیم، همه چیز را امام فرمود باشد اما رسید به اینجا فرمود : چنین مجتهدینی نمیخواهیم . استادی که بی تفاوت بپرورد ، این استاد در شأن حوزه ی بایسته نیست، ما تجربه کردیم، استاد مهذب ،مهذب پرور است، استاد انقلابی، انقلابی پرور است، این نکته سوم .

اول تهذیب دوم مدیر قابل سوم استاد شایسته لازم است .

عامل چهارم: هم بحثی  شایسته

مباحثه به اندازه درس مهّم است اگر نگویم اهّم است ، هم بحثی ها هم میتوانند دست هم را بگیرند و بیایند بالا  “و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر” . ما دو تا هم بحثی در حوزه داریم که دست هم رو تا مرجعیت گرفتند ، آیت الله العظمی مکارم و آیت الله العظمی سبحانی ، تمام جواهر را اینها با هم مباحثه کردند ، یک دوره ۴۳ جلدی جواهر ، الآن آقای سبحانی حدود ۲۵۰ جلد کتاب نوشتند که ما از صفحه شمردنش عاجزیم ، حضرت آقای مکارم ۱۵۰ جلد کتاب داره فقهاً ، اصولاً، تفسیراً ، کلاماً ، رجالاً ، تراجماً در همه این عرصه ها قلم زدند ، هم بحثی خوب هم عامل توفیق است .

 

عامل پنجم: فضای پرنشاطِ درسی

این هم بسیار مفید است ، در فضای خمود ، در فضایی که نشاط درسی نیست ، طلبهی موفق پرورش داده نمی شود، اما در فضای با نشاط مثل فضای این مدرسه چه زیبا همگی قرآن را از بر میخوانید ، بخشی از این موفقیت حاصل این فضای معنوی است . این از عوامل موفقیت است. دوستانِ طلبه، پایه ششم راکه خواندند بیایند قم و انشاءالله آنجا هم یک مدرسه ی این چنینی باشد برای این که این فضای درس، بحث و نشاط حفظ بشود.

 

عامل ششم: الگوهای مناسب

عامل دیگر موفقیت انتخاب الگوهای شایسته است، الگویی مثل امام ، الگویی مثل شهید مطهری، الگویی مثل علامه طباطبایی ، خواندن زندگی اینها بسیار تأثیر‌‌گذار است، معاونت تهذیب حوزه ، ۴ جلد کتاب در این رابطه منتشر کرده ، مقام معظم رهبری فرمودند  در درسهای اخلاق باید این الگو های عملی گفته بشود و ان‌شاءالله این الگوهای عملی هم گفته می شود .

افق بسیار روشنی برای شما می بینم ، درصدر قله‌ی همه مراجع عظام تقلید، طلبه پروری است، طلبه پروری یعنی تولید سرمایه ، یعنی بانک مرکزی دین رو تشکیل دادن، مقام معظم رهبری تمام همّتشون حوزه های علمیه است، دغدغه دارند ، خودشون هم وارد میدان شدند که الحمدلله حالا کـه عصر طلاییِ تشیع است، عصر طلایی مکتب اهل بیت است ، حوزه های علمیه هم به نقششون واقف باشند و آنرا ایفا کنند . علامه عسکری(ره) را شما جوان ها اسمش را شنیدید ، استاد بزرگی بود، در تاریخ تشیع کار زیادی کرده ؛ او در مکه در بعثه‌ی مقام معظم رهبری گفت : من در تاریخ تشیع زیاد مطالعه کردم ، در دو دوره ، تشیع طلایی ترین دوره را داشته ، یکی دوره علامه مجلسی است که حق عظیم بر تشیع در ایران دارد، این قصه‌ی امامت جمعه و نماینده ولی فقیه که ما میگوییم ، ایشان ۴۰۰ سال پیش با عنوان “شیخ الاسلام”  داشته، حتی در روستا ها هم شیخ الاسلام فرستاد ، احساس کرد که کتاب فارسی به درد بخور برای نسلش نیست ، نشست کتاب «حق الیقین» را درباره اعتقادات، به زبان فارسی نوشت، «جلاءالعیون» را درباره زندگینامه امامان نوشت، «حلیه المتقین» را درباه‌ی سبک زندگی دینی نوشت، «حیات القلوب» را درباره زندگینامه پیامبر نوشت ، عین الحیات را درباره‌ی اخلاق نوشت ، همان نقشی که کتاب های شهید مطهری در عصر ما داشت این کتاب ها در عصر مرحوم مجلسی داشت . علامه عسکری(ره) می فرمود : دومین دورۀطلایی دوره‌ی نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است، الآن ۲۵۰ حوزه شیعه در ۴ قاره داریم، این آمار را شنیده بودید ؟! ۲۵۰ حوزه شیعه در ۴ قاره . مقام معظم رهبری اینها را به خوبی اداره میکنند ، از حوزه های فراوان با نشاطی که بعد از انقلاب در داخل کشور تاسیس شد ، یکی این حوزه موفق شما است، همه کتابهای خطی، چاپی شد و همه کتابهای چاپی ما تصحیح مجدّد شد ، امیدواریم حوزه های علمیه در این عرصه به وظیفه شان عمل کنند و این نسل تشنه ی معارف رو از معارف اهل بیت سیراب کنند ؛ خیلی خوشحال هستیم که این جمعیت با نشاط را دیدیم و امیدواریم که آینده بسیار درخشانی در انتظار شما باشد و دعا گوی اساتید محترم ، اساتید دلسوز شما به ویژه سرور گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای اسکندری هستیم که عشقش این حوزه است من از زمان مدرسه نبی اکرم که ذکر خیر ایشان را داشتم ایشان را می شناسم تا بعدش تا تاسیس این حوزه من در این وجود جز عشق به این حوزه و پویایی این حوزه نمیبینم و صمیمانه دعاگوی ایشان هستم .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.