حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۸ فروردین , ۱۴۰۳ 18 رمضان 1445 Wednesday, 27 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 261 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 57 تعداد دیدگاهها : 15×

اطلاعیه ها

گزارش تصویری از غرفه مؤسسه آیه های زندگی در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم گزارشی تصویری از فعالیت های غرفه مدرسه علمیه دارالسلام در راهپیمایی ۲۲ بهمن تلاوت تعدادی از فرزندان اسلام در ابتدای مجلس در حسینیه امام در سخنرانی نوروزی امام خامنه ای بازدید سخنگوی محترم دولت از غرفه مدرسه علمیه دارالسلام دوازدهمین جلسه انجمن فارغ تحصیلان مدرسه فعالیت تبلیغی طلاب «گروه الف» مدرسه علمیه دارالسلام در ایام ماه مبارک رمضان قربانی عید قربان سیزدهمین دوره پذیرش مدرسه علمیه دارالسلام اختتامیه مسابقات دفاع شخصی اختتامیه مسابقه صافات رمضان ۱۴۰۱ حجت الإسلام رضایی نهمین آئین رونمایی از منشورات مدرسه علمیه دارالسلام دوره مهارت تلاوت قرآن کریم برنامه ماهانه کوه پیمایی دوره آموزش تدریس زبان انگلیسی (T.T.C) ارکان نماز پاداش گوش کردن به قرآن خصوصیات اهل دنیا مستند رشد ۱۴۰۰ سومین آیین عمامه گذاری و جشن حفظ کل گروهی از طلاب مدرسه دارالسلام بیست و پنجمین جلسه انجمن حفاظ اعلامیه ثبت نام کلاس های ورزشی نگاهی به زندگی علّامه حسن زاده آملی خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت سوم خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت دوم خاطرات اربعین، سال ۱۳۹۸، قسمت اول کتاب صوتی چهل حدیث امام حسین(ع) ششمین شهردار مدرسه علمیه دارالسلام ثبت نام واکسن کرونا دوره تربیت مربی حفظ قرآن کریم مراسم روز معلم هشتمین آیین رونمای از منشورات مدرسه علمیه دارالسلام پنجمین دوره انتخابات شهرداری مدرسه دارالسلام اولین جشنواره مشترک زبان های خارجی و قرآن و عترت آلبوم خاطرات (آیت الله مصباح یزدی) تلاوت قاری بین المللی جناب آقای محمد حسن موحدی آلبوم خاطرات – دیدار با آیت الله مصباح کاروان بصیرت فاطمی اردوی جهادی ۱ (بازی دراز) وفات آیت الله مصباح یزدی

سخنرانی جناب آقای حسین شریعتمداری

شناسه : 1518 15 بهمن 1397 - 5:43 2546 بازدید ارسال توسط :
پ
پ

   

متن سخنرانی جناب آقای حسین شریعتمداری

به مناسبت چهلمین سالگردپیروزی انقلاب اسلامی

۹۷/۱۱/۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

تصور بنده این بود که قرار بود بنده بیام اینجا اوقات شریف شما رو تصدیع کنم با عرایضم   نمی دونستم که مارو دعوت کردن و خجالتمون دادن، امیدوار هستیم که خداوند تبارک و تعالی  این بنده حقیر رو لایق فرمایشات حضرات قرار بده و از جناب آقای اسکندری عزیز و بزرگوار  هم خواهش میکنم  همه اینها رو که فرمودند در دعاهاشون هم برای ما محفوظ بدارند انشاءالله.

و اما خداوند تبارک وتعالی رو هم جدا شاکر هستم که توفیق داد در جمع شما عزیزان بزرگوار حضور پیدا کنم، جمعی که به همه امید و مسرت میدن .  به حالت های شما کارهایی که دارید میکنید، نوع کاری که دارید میکنید جدا غبطه می خورم.

خب، سعی میکنم در فرصتی که هست به بخشی از قضایا انشاءالله الرحمن بپردازم  میدونید که  موضوعات این روز ها مخصوصا درباره انقلاب اسلامی و چهلمین سالگرد اون ، هم گسترده است و هم متراکم  بنابر این انتخاب یه بخشی از اون و پرداختن به اون کار آسانی نیست  اما گفت:

آب دریا را اگر نتوان کشید   هم به قدر تشنگی باید چشید

لذا سعی میکنم بحث هایی رو از اون مقدار که مورد نیاز است رو  خدمتتون بیان کنم . اما ، من به نظرم میاد که باید در اولین گام ببینیم که کجا ایستادیم،  یعنی یک تابلویی رو داشته باشیم و مختصات نقطه ای رو که در اون تابلو ایستادیم ترسیم کنیم .  بدون اون مسیرمون و حرکتمون دشوار خواهد بود  حضرت آقا میفرمودند که کسی که نقشه راه رو در اختیار نداره گمراه میشه  و نمونه  ، مثالی که میاورن این هست که  کسانی که نقشه راه رو در اختیار داشتن با اینکه در سپاه عمر سعد بودند  خودشون رو اون چند نفر به سپاه اباعبدالله الحسین رسوندند و کسانی که نقشه راه در کنارشون نبود  با اینکه در سپاه حضرت بودند  از کنار حضرت رفتند.

اصلا داستان ما ازکجا شروع شد؟  داستان پر ماجرای ما از کدام نقطه شروع شد؟

من دلم میخواهد به دو سه تا نکته در این زمینه اشاره بکنم ،  این ها رو شما دانه های تسبیح تلقی کنید که کناره هم دیگه میزاریم ،  امیدوار هستیم که نخ اون هم در خلال عرایضم کشیده بشه  اما حالا اینکه با این تسبیح بشه باهاش ذکر گفت یا نگفت دیگه این به شماها مربوطه.

داستان از اون جایی شروع شد که اسلام ناب  بر کرسی حاکمیت نشست،   نه اینکه اسلام ناب قبل از انقلاب نبود ، بود  اما درون کتابا بود  بود ،  درون صفحات اذهان آدما بود، در عرصه تئوری بود و پیاده نشده بود  نسخه شفا بخش بود اما پیچیده نشده بود،  کاری که امام ما کرد که کاری کارستان بود  اینکه اسلام ناب رو  از عرصه تئوری به میدان عمل آورد ،  یعنی نسخه رو برای اینکه پیچیده بشه به صحنه آورد.

همین جا من این رو عرض کنم، این یه دونه تسبیحه  از اون تسبیح.  اسلام ناب وقتی بر کرسی حاکمیت می نشینه  یعنی حالا دیگه میخواد عملیاتی بشه ،  تاکیید من بر کرسی حاکمیت است ، مادامی که اسلام ناب بر کرسی حکومیت ننشسته بود هیچ اتفاقی نمی افتاد کسی هم با ما کاری نداشت،  ما یه اعتقادی داشتیم   عده دیگری هم اعتقادی داشتن   موسی به دین خود  عیسی به دین خود ما همه با هم دیگه می رفتیم حالا به خطا می رفتیم به  راه ثواب می رفتیم ، به هر حال چنین نبود،  ولی وقتی که اسلام ناب میخواد بر کرسی حاکمیت بنشینه  یعنی حالا دیگه میخواد عملیاتی بشه .  چه اتفاقی میوفته   من به دوتا از این اتفاقایی که میوفته حتما اشاره میکنم  برای اینکه این ها مارو میکشونه، راهنمایی میکنه برای اون  تقسیم مقتصات در اون نقطه ای که درش ایستادیم.    گفت

برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان   بگزار تا ببینم که چه میزند به تیرم

مده ای طبیب بندم که به کار در نبندم   که ز دوستان گزیر است و ز خویش ناگزیرم

اول ای سپر برو کنار بزا من ببینم کی تیر میندازه ؟ ، چرا میندازه؟ برای کی میندازه؟

اسلام ناب وقتی بر کرسی حکومیت می نشینه و می خواد عملیاتی بشه  چند تا اتفاق حتما میوفته

  • اسلام ظلم ستیزه ، اسلامی که ظلم ستیز نباشه اصلا اسلام نیست، لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس  بالقسط

اسلامی که به پر خوری مرفّهان بی درد  به قول حضرت امام ،   به پر خوری مرفّهان بی درد  در کنار فقر و محرومیت مستضعفان  رضایت بده اسلام نیست ،  این اسلام نام دیگری داره اون اسلام آمریکاییه،  شما وقتی که به اسلام آمریکایی از نگاه امام نگاه می کنید ،  می بینید که همه چیزش سر جاشه فقط یک تفاوت عمده داره  اون اینه که ظلم ستیز نیست،  اسلام آمریکایی هم نماز داره ، روزه داره ، زکات داره ، خمس داره ، حج داره   منهتی  ظلم ستیز نیست ، همون چیزی که الان تو عربستان هست ، حالا طیف هایی مثل شیعه انگلیسی یا تسنن آمریکایی ،  منظورم همه اونها نیست، رواج میده.

اسلام ناب با این ویژگی  یعنی با این ویژگی ظلم ستیزی وقتی به کرسی حکومت میرسه اولین اتفاقی که میوفته  اینه که نظام سلطه در برابرش قد علم میکنه و باهاش درگیر میشه . چرا ؟  برای اینکه  موجودیتش رو به خطر میندازه،  یعنی درگیری ما عمدتا از اینجا شروع میشه.  گری سیک مشاور امنیتی آمریکا پنهانی اومده بود ایران و برگشته بود، بعد میگفت ما با اسلام مخالف نیستیم، انقدر مسلمان ها در ایران تسبیح بی اندازنند و سجده کنند  که   پیشونی و نوک انگشت هاشون کبره ببنده ،  حالا فکر میکرد مثلا تسبیح انداختن  یکی از اصول دین ماست. بعد میگفت  ما حرفمون این هست که با سیاست کاری نداشته باشند.

درگیری از اینجا شروع شد؛ بنابر این نتیجه دونه دوم تسبیح ،  نتیجه اینکه  درگیری ما با نظام سلطه و مِن تبع اون  درگیری  ماهویه ، یعنی ما ماهیت هامون باهم درگیره، این درگیری فقط زمانی تمام میشه که یکی از این ۲ اتفاق بیوفته ،  یا ما دست از اسلام بر حاکمیت بکشیم، یا اینکه نظام سلطه دست از خوی استکباریش برداره  به قول حضرت امام آمریکا از خر شیطان پیاده بشه، شنیدید این تبعیر حضرت امام رو  و چون این دو در افق رو به رو دیده نمیشه این درگیری ادامه خواهد داشت،  چرا؟   چون ذات اسلام اینه.

لاپ لاس ریاضی دان معروف فرانسوی  در رسالش یه جمله ای داره جمله زیباییه  میگه  کسی که در کویر پشت به خورشید میرود  همیشه سایه خودش رو جلو خودش میبینه ، نباید تصور کنه که علت اینکه به سایش نمیرسه اینه که سایش تند تر از خودش میره  نه !  ماهیت اینگونه دویدن سایه در پیش رو داشتن است  مگر اینکه مسیرش رو عوض کنه

خب  دونه دوم تسبیح هم اینکه درگیری از اینجا شروع میشه.

 

 

دونه سوم تسبیح ؛  نمی خوام شعار بدم  میخوام حالا یه چند تا نکته رو که به نظر میرسه مطرح کنیم اول ببینیم که کجا ایستادیم ؟!  اصلا چرا با ما درگیر شدن ؟

تا آستین به نام تو بالا زدیم شد    شمشیر های تشنه به خون از کمر برون

چه اتفاقی افتاده ؟  به قول حضرت امام به آمریکا  میگفتند  اگه میگید  چیزی نشده  چه خبرتونه پس  چرا انقدر سر و صدا میکنید؟!  یه اتفاقی افتاده پس، اون اتفاق چیه ؟

درگیری ماهویه  اینکه  بعضی ها میگن  ” خب ما تنش آفرینی کردیم”  چه تنش آفرینی کردیم ؟ ، ما چه تنش آفرینی کردیم که با ما جنگیدند؟  همه دنیا اومدند علیه ما جنگیدند ،  ما چه تنش آفرینی کردیم که هواپیما ایرباس مارو که تو کریدور هوایی پرواز می کرد زدند، به فرمانده ناو  وینسنس هم جایزه مدال شجاعت دادند.

پس این شد نکته دوم

نکته سوم ؛ اسلام یک باور است، جای باور درون قلب آدم هاست ،  قلب ، منظورم قلب بیولوژیک نیست  پس نکته دوم شد اینکه   این باور   برای عبور از مرز ها نیاز به ویزا نداره،  یعنی مرز های جغرافیایی مانع اون نیستند یعنی هر جا که مسلمانی هست و هر منطقه ای که مسلمان نشین است در معرض پیدایش حرکتی شبیه به آنچه که در ایران اتفاق افتاد  قرار خواهد داشت، اینم نکته سوم

همه این هارو  که گفتم در نظر بگیرین

فکر میکنید که دشمن دست از سرشما برمیداره ؟

امام ما میفرمود ” دشمن رو آرام نگزارید که آرامتان نمی گزارد”

من این رو عرض کنم  اون چه که آمریکایی ها علیه ما میکنن پاتک اونهاست نه تک،  تک از جانب ما بوده ، توی همه موارد ما بودیم،  این ما بودیم که تک کردیم ، همین نمونش همینه که اونا میگن ۴۰ سالگی انقلاب، همین که جان بولتون گفت  این تو جمع منافقین بوده ، این جان بولتون اصلا اونجا هم مسخرش میکنن، یکی از این سناتور های آمریکایی میگفت این جان بولتون به هیچ کشوری سفر نمیکنه  مگر اینکه میگه باید اونجا رو بمب باران کرد، یه آدمه  به اصطلاح دم دستی هست ، جان بولتون گفت ایران ۴۰ سالگی خودش رو نمی بینه، درسته؟ میدونی چرا گفت ؟  فک میکنی خودش این رو گفت؟ نه؟، این واکنشی بود در برابر فرمایش حضرت آقا که گفتند اسرائیل ۲۵ سالگی اش رو نمی بینه ، یعنی قبلا آقا گفتند ، اسرائیل ۲۵ سال دیگه رو قطعا نخواهد دید  یعنی این واکنش اون هاست ، اصلا اینطوری نیست ، اینطوری نیست که اونا دست اول و دست بالا رو داشته باشند.   خب این شد نکته سوم

 

نکته چهارم ؛  انقلاب اسلامی بر خلاف انقلاب های دیگر ، فرزندانش را نمی خورد ، معروفه میگن انقلاب ها فرزندانشون رو میخورن ، این معروفه ، صحت هم داره ، درست هم هست ، منتهی انقلاب اسلامی این گونه نیست. چرا؟   ببینید   برای اینه که ، نسخه انقلاب همراه انقلاب نیامده ، از قبل بوده بر خلاف انقلاب های دیگه  مثلا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ شوروی سابق ، انقلاب مارکسیستی ،  در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ شوروی مارکسیسم که مکتب انقلابه همراه با انقلاب میاد  حالا اگه بتونیم اسمش رو انقلاب بزاریم ها ،   حالا اینجا من یه نکته بهتون بگم  ما رفته بودیم مجلس  نمایندگان اومده بودند جمع شده بودند صحبت می کردیم ، یکی از این نماینده ها که یه خانم نماینده ای بود گفتش که  من از شما یک شکایتی دارم فردایه قیامت ،  گفتم ببین خانم دکتر ، خانم حزب اللهی و خوبی بود ،  گفتم ببین خانم دکتر من فردای قیامت سرم خیلی شلوغه، صف طولانیّه  هر روزش هم پنجاه هزار ساله  اگه حرفی هست همین جا بزن   اونجا نوبت بهت نمیرسه ، تا بخای بیای و برسونی طول میکشه   خب از این  رد شیم    البته اون بنده خدا هم همون جا گفت و رفت و مشکل رفع شد   خب نکته چهارم رو داشتم میگفتم

ببینید انقلاب ۱۹۱۷ شوروی سابق وقتی اومد، مارکسیسم همراه انقلابیون اومد ،  یعنی مردم روسیه  چیزی از مارکسیسم نمی دونستند ، حالا دوستانی که تحقیقاتی در این زمینه داشته باشند ممکنه  به کمن ۱۹۰۵ پاریس اشاره داشته باشند     نه ، کمن ۱۹۰۵ پاریس  فقط یک جرقه ای بود   بعدش هم زود خاموش شد .

لذا مکتب انقلابشون، نسخه انقلابشون فقط دست حاکمان بود،  آقای لنین وقتی وارد مسکو میشه ، یک تز اقتصادی میده معروف میشه به تز اقتصادی پای واگن چون   وقتی وارد ایستگاه مسکو شد این تز رو داد ، بعد از یه مدت  یه تز دیگه میده تحت عنوان nep

این تز دوم با اون قبلی کاملا متفاوته ، حتی متضاده  ولی هر دو مارکسیسم تلقی میشه کسی  نمی دونه اصلا مارکسیسم چیه حالا این مارکسیسم درسته  یا اون .

 

انقلاب کبیر فرانسه هم همینطور بود ،  مردم فرانسه نمی دونن این امانیزم از راه رسیده  دقیقا در مقابل تیزمه   این امانیزم اصالت تمایلات بشر دقیقا در برابر  تئیزم اصالت خداست  ، نمی دونن ،  نمی دونن ژاکو پین ها کی هستن .  از ظلم کلیسا ها به تنگ اومدن  به این طرف میرن ، اینایی که از راه رسیدن یه افق طلایی ترسیم میکنن ، اینا از اون ظلم اومدن به این طرف  ولی نمی دونن چیه ،   اسلام نه .   در انقلاب ما کاری که امام کرد این بود که غبار قرن ها بدعت، تحریف، بد اندیشی و کج اندیشی که بر چهره اسلام نشسته بود رو زدود  و اسلام ناب رو همان گونه که در صدر اسلام بود عرضه فرمود.

بنابر این وقتی امام ندا به انقلاب بلند کرد  این ندا برای مردم نا شناخته نبود ، به قول استاد مطهری مردم گمشده تاریخی خودشون رو پیدا کردن ،  وقتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه  مثلا از پاریس  یا از نجف پیام میدادن  و میگفتن خداوند شهدای شما رو با شهدای بدر و احد و حنین و کربلا محشور کنه ، مردم   بدر ، احد ، حنین و کربلا رو میشناختند ، غریبه نبود براشون ، برای شهدای کربلا بر سر و سینه زده بودند ، یالیتنی کنت معکم  گفته بودند ، چشم های اشک های دار داشتند ، دل های داغ دار داشتند ، براشون غریبه نبود ، به این علت.

 

پس نکته پنجم ؛  انقلاب اسلامی چون نقشه راه در اختیار مردم هم هست  یعنی همین اسلامه ، انقلاب اسلامی فرزندانش رو نمی خوره ،  بلکه فرزندان ناخلفش رو طرد میکنه ،

این ویژگی  انقلاب اسلامی است و تا حالا همین بوده خیلی ها می گویند ما را از قطار انقلاب پیاده کردند، پیاده نکردند  بلکه، خودت پیاده شدی ، فاصله گرفتی  .  به این هم اشاره ای گذرا می کنیم . این پنج تا دانه تسبیح که تا حالا ما تسبیح پنج دانه ندیدیم و یک نخی هم وسطش بکشیم.  به این علت هست که انقلاب اسلامی ظرف چهل سال گذشته اگر چه با موانع زیادی رو به رو  بوده ولی حرکت روبه جلو خودش رو ادامه داده و هرگزمتوقف نشده .  آن هایی که میگویند: انقلاب اسلامی در گذر ایّام کمرنگ شده باید به این سوال پاسخ بدهند که چرا کینه  توزی ها و دشمنی های دشمنان هر روز شتاب بیش تری می گیرد چرا ؟ اگر کم رنگ شده به چه دلیله؟ آقای پمپئو در قاهره سخنرانی که داشت سیصدو وبیست و یک یا بیست و سه کلمه سخنرانی ایشون بود .  بیست و شش بار اسم ایران رو برد .

اگر با دیگرانش بود میلی   چرا جام مرا بشکست لیلی  .

یه تکانی به خودت بده . یه موقعی شما را در دنیا به چی میشناختند  الان چه جوریه . یکی از ترفند های دشمن که به شدّت روش تاکیید داره این است که انگشت روی نقطه ایده ال بزاره    یه ترفند عملیات روانیه. انگشت روی نقطه ایده ال . که البته من به شدت معتقد هستم که عزیزان طلبه حتما بایستی به اندازه سه چهار واحد عملیات روانی بخوانند ؛ بسیار ضروری است یعنی شما باید شگرد های عملیات روانی دشمن روبشناسید . یکی از ترفند ها انگشت روی نقطه ایده ال است به چه معنی؟ به این معنی که وقتی که دشمن روی نقطه ایده ال شما انگشت می گذارد معلوم است که شما هنوز به نقطه ایده ال تان نرسیده اید و با نقطه ایده ال تان فاصله دارید ولی از نقطه شروع گام های خیلی بلندی برداشته ایید و اینکه این گام های طی شده و بلندی که برداشتید نادیده گرفته بشه وشما احساس غبن و زیان بکنید، هی روی نقطه ایده ال تکیه می کند ؛ این خیلی مهمه . یک دفعه حضرت  آقا به یکی از آقایان بزرگوار یه گلایه ای کردند نسبت به برگزاری نماز در مدارس فرمودند که ما در عرصه نماز به نقطه مطلوب نرسیده ایم ولی از نقطه آغاز راه گام های  زیادی طی کردیم . گام های بلندی برداشتیم ، در اقتصاد هم همینه در فرهنگ هم همینه , ما در این ها به نقطه ایده ال مان هنوز نرسیده ایم  ولی در این فاصله گام زیادی برداشته ایم ، چرا این چنین میشه ؟ برای اینکه ما ندانیم در کجای از این نقطه ایستاده ایم ، برای اینکه ندانیم کجا ایستاده ایم  .

گفت هر که او ارزان خرد ، ارزان دهد     گوهری طفلی به قرص نان دهد

یه گوهر گران بها را یه  بچه با یک قرص نان عوض می کند دیگه .،

ما از آن نقطه ای که شروع کردیم تا حالا ، من همیشه اینجا یاد این شعر سعدی می افتم که  میگه :

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی         چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

ز چه دیر مانده ای صبح که جان من براید   به ز کردی و نکردند موذنان ثبابی

نفهات صبح دانی ز چه روی دوست دارم   که به روی دوست ماند که برافکند نقابی

از اون نقطه آمدیم .. من می خواستم که به چند نمونه از نمونه های پیشرفت هایی که داشتیم اشاره کنم بعد دیدم خوشبختانه این روز ها هم در  رسانه ها مخصوصا در  بعضی از رسانه ها که اصلا هیچی ، اون ها که نشسته پاک اند .در بعضی از رسانه  ها . مخصوصا در رسانه ملی الحمدالله این روز ها نمونه های فراوانی از دستاورد های علمی مان چه در عرصه های علوم تکنولوژی و عرصه های دیگه داریم . منتها از اون می گذرم ، ولی از نقطه ای دیگه شروع می کنم و چند کلمه ای عرض می کنم  و بعد عرضم را تمام می کنم .

ببینید وقتی که قطع نامه پذیرفته شد و جنگ هشت ساله که به پایان رسید عده ای  آمدند گفتند رو همون نقطه ایده ال ، آمدند گفتند مگه امام شما نمی گفت جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان ، پس چی شد ؟ چرا قطع نامه را پذیرفتید . ؟ جنگ تا رفع فتنه ادامه دارد . جنگ ادامه دارد . منتها میدانش عوض شده . عرض کردم این درگیری پایدار است .

شما از کجا به کجا امده اید ؟ من یه اشاره ای گذرا می کنم و می روم .  همین اخیرا هم شنیدم که حضرت آقا فرمودند مقایسه بکنید ، مقایسه بسیار خوبه . حضرت امام هم می فرمودند و اصرار داشتند روی مقایسه. شما قبل از انقلاب می دانید روزی چند ، روزی چه قدر بشکه نفت صادر  می کردیم؟؟! روزی شش میلیون بشکه !  این ها سند هایی است که موجود است . روزی شش میلیون بشکه نفت صادر می کردیم . جمیعا سی میلیون ، سی و شش میلیون .  بعد از انقلاب نهایتا دو میلیون  که الان ایران صادر میکنه . خب این ها کجا میرن ؟ پولش کجا می ره ؟    شما ها یادتون نیست اون هایی که سن بیش تری دارند یادشونه، تهران یه خرابه بود . تازه تهران که پایتخت بود . یه مخروبه بود . یه چند تا خیابون بالا شهر بود که اونم نه مثل حالا .  . شهرستان ها و استان ها که دیگه اصلا حرفش رو نزن .، ممکن است که بگویند که قیمت . بله قیمت نفت جز اون چند سال منتهی به اصطلاح پیروزی انقلاب ، جز اون چند سال که قیمت نفت یه دفعه یه جهشی کرد . یعنی رسید به بیست دلار . بیست ، بیست و یک دلار . خب خیلی خوب بود . ولی قبل از اون ما اصلا میگیم بیست و یک دلار نه  ،،  می گوییم یه حد وسطی می گیریم . به قول شما که انگلیسی می خونید یه average  می گیریم ببینیم که چه قدره ؟ می گوییم دوازده دلار . خوبه دیگه . ما نفت را هفت دلار فروختیم . برای این که همه  نفکش هامون رو می زدند ، سکّو های نفتی مان را می زدند .خب  این جا چهل هزار مستشار نظامی آمریکایی بود من که می گم چهل هزار، رقمی رو میگم که آمریکایی ها خودشون می گوییند وگر نه این جا بعضی از دوستان می گوییند شصت هزار و من همان را میگم  که اسناد امریکایی ها می گویند . چهل هزار مستشار نظامی امریکایی این جا بود . فرزندان ما را می بردند  که در ظفار، در کشور عمان بجنگند .  ظفّآر که اصلا ربطی به ما نداشت . تعداد کشته شدگان ما در ظفّآر هزار و دویست و خرده ای بود . تعداد کشته شدگان خود انگلیس که عامل اصلی است چه قدره ؟ زیر بیست نفر .  ببینید  این ها آمار ها را حالا اونوقت وقتی بچه های ما میروند سوریه، همین مدافعین حرم  ، می گویند آقا این مدافعین سوریه و حرم چیه ؟  ، به ما چه ربطی داره !

چی چی به تو چه ربطی داره!! شما فکر می کنید وقتی بچه های شما میروند سوریه دارین مثلا صدقه می دهید به اون ها ، این جوری نیست . دارید هزینه امنیت خودتون رو می دهید . بچه های ما میروند اونجا یا کمک هایی که ما می کنیم این نتیجه و هزینه ی امنیت خودمونه دیگه مثل این می مونه که مثلا توی خرمشهر ، صدامّی ها اومدند خرمشهر رو تسخیر کردند ، اشغال کردند بعد ما بگیم خود خرمشهری ها ازاد می کنند ، به ما چه ربطی داره . به تو چه ربطی داره چیه همون بلایی که سر مردم خرمشهر می آوردند را می آمدند و سر شماها،  داعشی ها در می آوردند . اگر این بچه ها نروند همون داعشی ها  از اونجا می آمدند و همان کار ها را سر شما اجرا می کردند . مگر غیر از اینه؟!  .

هواپیما های سیصد و سی شما دراختیار اسرائیلی ها بود . با خلبان ایرانی برای شورشی های یمن آن موقع تدارکات می بردند . نخست وزیر وقت اسرائیل توی خاطراتش با کمال وقاهت می گه ما دلیلی نداشتیم که جان خلبان های خودمان را به خطر بیاندازیم .وزرای شما و بسیاری از نمایندگانتان را سفارت آمریکا تعیین می کردند . این ها سند های خودشونه . این ها سند های اعلام شده خودشونه . ما از آن جا ها عبور کردیم .آنها از آن روز اول با ما درگیر بودند . ستم مضاعف بر قوم کرد ، لر، ترک، عرب ، بلوچ و… .

. خودتون توی تکست (text )ها تون تاکیید می کنید ، تو تکست های سیاسی تون هست برای اینکه ماهیت یک کشوری  ارزیابی بشه حداقل سه سال باید از حکومتش بگذرد در صورتی که با ما هنوز بسم الله نگفته باهامون درگیر شدند . ده ها گروه تروریستی به تعبیر حضرت امام مثل قارچ از زمین سبز شدند و بیرون ریختند .

ماجرای طبس ، جنگ تحمیلی ، جنگ شهرها ، موشک پراکنی استان ها ، جنگ نفت کش ها ، جنگ سفارت خانه ها ، و… . یک لحظه آرامش نداشتیم و ساکت ننشستیم .  خب چه خبرتونه  ، مگه چی شده ؟ می دونید چی شده ؟ شما ماهیّت و موجودیّتش را مورد خطر قرار دادید،   همین الان تو اجلاس آتلانتیک باز دوباره مطرح شده که اصلی ترین خطر برای غرب ، ایران هست . باید بدونیم که کجا قرار داریم و ایستادیم . ما از آن مرحله عبور کردیم .   من یه اشاره ای بکنم که هواپیما های عراقی می آمدند شهرهای ما را مثل تهران بمبماران می کردند .خیلی ها یادشونه ، ما چه کار می کردیم ؟! کاری نمی توانستیم بکنیم  یه هفت هشت ده تا (سام ۷) ۷ SAM   داشتیم موشک های ضد هواپیما  ، اونم کاری نمی توانست بکند . هواپیما عراقی می آمدند بمباران می کردند . شماها یادتون نیست این مطالب مال سی سال قبل هست . ما می آمدیم با این ضد هوایی های دو لول یک چتر آتش روی آسمان درست می کردیم به دو علت : یک اینکه مردم دلگرم باشند و دوم اینکه هواپیماهای دشمن شیرجه نروند و با راکد جای خاصّی رو نزنند.                             آیا الان ما وضعمون این طوریه ؟  الان موشک های ما تمام اروپا را زیر پوشش دارد . موشک نقطه زن ما سه هزار کیلومتر می رود وبا شصت سانتی متر اختلاف به هدف می خورد . الان با اون زمان قابل مقایسه ایم اصلا ؟

بی خود نیست که چپ و راست می آیند و می روند و بعد می گویند برنامه موشکی تان را متوقف کنید . که چی متوقف کنید .

حالا بعضی ها  می ایند می گویند موشک می خواهیم چه کار .  ؟ خب موشک نمی خوای پس برو پوشک بپوش .  آخه شما که تقّی به توقّی می خوره فرار می کنید ، زمستونا می رین تو پیست های اسکی تو سوئیس ویراژ می دید و تابستونا بعضی هاتون می رین هاوایی . شما ها را اصلا چه به این کارها و حرف ها . من نمی گم همش اون ها. حالا هاوایی و سوئیس نه مثلا مونیخ ، به عنوان مثال عرض می کنم . به هر حال .

به مجردی که شما دست از تسلیحات تون بکشید دشمن این جا حاضره . داعش تا ۷۰ کیلومتری مرز ما اومد . خانم هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش به نام انتخاب های سخت  با صراحت می گوید : من به عنوان وزیر خارجه امریکا به صد ودوازده کشور سفر کردم تا این که گروه جدیدی که قرار است در جهان اسلام در خاورمیانه اعلام موجودیت کنه این صد و دوازده کشور به لا فاصله بعد از اعلام موجودیت به رسمیّـت بشناسنش. خب شناختنش دیگه ، اون داعش بود دیگه . برای شما ساختنش دیگه . مگر غیر از اینه؟ . به مجرّدی که رها کنیم دوباره می آید . خب.

یکی از ترفند های دشمن ترساندن است . ما یه موقعی در رابطه با این موضوع در روزنامه نوشتیم اما حالا می خواهم مفصّل توضیح بدم .

یکی از ترفند های دشمن عنوانش هست غرق مصنوعی .

غرق مصنوعی شما نوع فیزیکی اش رو دیدید توی زندان های گوانتاناما و ابوغریب مخصوصا زندان های گوانتاناما.دیدید توی فیلم های تلوزینی زندانی رامیخوابانند بعد به اصطلاح یه چیز ابری رویش می اندازند یه صفحه پلاستیکی هم می زارند بطوریکه آب بتونه نم نم عبور کنه بعد آب با فشار میریزند رو صورتش چشاشم بسته است احساس میکنه داره غرق میشه این شکل فیزیکی اش هست بعد ازش حرف میکشن؛شکل اجتماعی اون اینه  شما رو در حالتی قرار بدن که شما احساس کنی دیگه به بن بست رسیدید دارید غرق میشید.کسی که داره غرق میشه به هرچیزی که دم دستش هست چنگ میزنه ،درسته؟قاعده است دیگه.حتی این نجات غریق ها رو آموزش میدن بهش میگن که مثلا از جلو نزدیک نشید چون آدم غریق به این فکر نمیکنه که اینو که میگیره هردوشون باهم غرق میشن .شمارادرحالتی قرار میدن که فکرکنید غرق میشید وقتی داری غرق میشی چنگ میزنی خب ،به چی چنگ میزنی؟

اصل ترفند اینجاست:اون چیزی که می خوای بهش چنگ بزنی رو اون جلو دستت میزاره،توی فشار میزارنت بعد آدرس میدن.ببینید:هرگاه دیدید که یک فشاری بود وکسانی آدرسی دادند که اون آدرس در نقشه راه شما درراه نظام اسلامی نبود بهش شک کنید.حتما شک کنید یا نادانه یا ماموره هردو نتیجه اش هم یکیه .

مثلا به شما میگن که آقا آمریکا می جنگه ها ! سایه جنگ ،خب ما برای اینکه سایه جنگ را دور کنیم چی کارکنیم ؟سایه جنگ رو برای اینکه دور کنیم باید سازش کنیم.باید بریم مذاکره کنیم .باید به این جریان رای بدیم.نمی گفتن؟سایه جنگ.من نمیگم آمریکا هیچ غلطی نمیکنه ممکنه یه موقعی دست به یه کاری هم بزنه

.یه موقعی تو تهران سئله بود.کفتر بازها جمع میشدن کفتراشون رو می پروندند کفتری که بیشتر پرواز می کرد بالاترمی رفت دیگه اون کفتر برنده بود.کفترای پاچتری و دم چتری و از این چیزا داشتند.من هم یه دو سه سالی همینجا دبستان روزبه تو شکوفه می رفتم.این جا این پایین ها شکوفه یک سئله بود . شما حالانرید اون جا هاوخب یک دفعه دیدند که یکی افسار الاغی را کشیده داره میاره؛نگهبان پرسید واسه چی میای ؟گفت واسه مسابقه دیگه.گفت کفترت کو؟گفت این الاغه راآوردم.گفتن اینجا مسابقه کفتر بازیه. گفت خره دیگه یدفعه دیدی پرید.حالا آمریکاست دیگه یدفعه دیدی دست به یه حماقتی زد.

یه دفعه آقا فرمودند تهدید که میکنی به ضررته. البته این خطاب به اوباما بود  اسم اوباما رونیاوردن .هی(اوباما)می گفت گزینه روی میزه، آقا فرمودند تهدید که میکنی به ضررته.اگه دست به حماقتی بزنی ده ها بار به ضررت میشه .همون فرداش خبرنگار cnn از آمریکا زنگ زد که شما مصاحبه آقای اوبامارا دیدیدکه؟ گفتم ندیدم ولی تو تکس ها دیدم.گفت ایشون میگه که من نگفتم گزینه روی میزه.گفتم بهشون بگیدکه شایدافتاده زیرمیز.وگرنه تو ده ها بار گفتی پخش هم کردن ،بچه ها ودوستانی توآمریکا میگن که تو ده ها بار گفتی که این گزینه روی میزه .این که بخواهند کاری کنن نیست.

آقا برادرمن مگه اینا تو هشت سال دفاع مقدس ما، هشت سال همه شون بودن دیگه نبودن؟! همه اومده بودند.

آمریکا بود شوروی اون موقع بود، فرانسه بود.فرانسه میراژ های دوهزارش را تازه ساخته بود ،با قیف لیزری به عراق داده بود .قیف لیزری میاد جایی که میخواد بمب پرتاب بشه انتهای قیف روی هدفه .با اشعه لیزر کاملا هدایت می شد میومدن روی هواپیماهای ما روی نفتکش های ما رو میزدند.آلمان،آلمان اصلاممنوعه تسلیحات بفروشه.تانک لئو پارد میداد.من یه دفعه خبرنگار اش پیگل اومده بود گفتم شما به اونا تانک دادید?.گفتند نه ما ندادیم یه همین چیزی نیست.گفتم باباخودتون میگید. خود روزنامه تاکس اش پیگل خودش میگه که ما تانک های لئو پارد دادیم، بمب های شیمیایی دادیم.خب بنا بر این شما یه دفعه اومدین جنگ تحمیلی رو اومدین کاری از پیش نبردین حالا که اون موقع ما ضعیف بودیم حالا ما قوی هستیم شما می خواید مارو امتحان کنید. یه نمونش حزب الله لبنانه.یه نمونه اش همین انصارالله یمنه.

میگن که یه شیر  با یه خروس با هم رفیق شدن دوتایی رفتن صحرا و شب شد .خروسه که رفت رو درخت .شیره گفت منم که سلطان جنگلم کسی با سلطان جنگل کاری نمی تونه بکنه. خوابید پای درخت.دم صبح خروسه به حالت معمولش شروع کرد به خوندن.خدا رحمت کنه بر درجات استاد مطهری بیافزاید می فرمودند:خروس دو بار میخونه یکی برا نماز شب میخونه یکی هم برای نماز صبح .ما که بار اولش رونشنیدیم اما خدا بار دومش رو توفیق داده .خروسه شروع کرد به خوندن روباهه داشت رد میشد طمع کرد.اومد جلوگفت :به به عجب صدای خوبی!بیا پایین یه دو رکعت نمازهم به امامت تو بخونیم. خروسه گفت من که میدونی من موذّنم پیش نماز پای درخت خوابیده صداش کن نماز بخونید.در این حین شیره بلند شد غرّشی کرد .روباهه در رفت.خروسه از اون بالاگفت مگه نمی خواستی نماز بخونی گفت میرم یه تجدید وضو کنم برگردم.

ببین واقعا شما می خواید چی کار کنید؟قمپز میدونید چیه؟قمپز گلوله های توپ بود این فقط باروت داشت.فقط صدا داشت.توجنگ عثمان ها با ما به کارمی بردند.این فقط باروت توش بود صدای زیادی داشت ولی فقط باروت توش بود.بخاطر همین هرکی لاف میزنه میگن قمپز در میکنه.میگن اینایی که امضاهاشون پیچیده است معمولاپول تو حسابشون نیست.مثلادیدید یک جوری امضا میکنه یک دفعه دیگه بخواد دیگه نمی تونه امضا بکنه.ولی ایناکه پول کلون دارن که انشاءالله خداسر عقل بیارتشون یک  دفعه یه خطی میکشن میشه این امضاشون. خب دیگه از این رد شیم من می خواستم یه چندنکته بگم ازشون میگذرم.

ببینید عزیزان یکی از ترفندهای دشمن اینه که شما ندونید ، شما رو در اقلیّت نشون میدن ، بسیار طرفند موثریه ، عنوانش هست مارپیچ سکوت ، میگه کسی که احساس میکنه نظرش توی جامعه در  اقلیّته  ترجیح میدونه نظرش رو مطرح نکنه ، این یه قاعده کلیّه ، حالا از استثنی ها بگزریم ها ،  تمامی انبیاء الهی وقتی که دعوتشون رو آغاز کردند ، عده ای که دنبالشون بودند اندک بودند ، کم من فئه قلیله قلبت فئه کثیره بإذن الله .   اونا نه ما داریم خودمون رو میگیم ، یه جوامع عادی رو میگیم

حالا ، اگر دشمن یه دیدگاهی رو به ضرر خودش ببینه ، سعی میکنه که اون دیدگاه رو در جامعه در اقلیّت نشون بده ، درسته ؟

برای اینکار مارپیچ سکوت رو انجام میدن ، مارپیچ سکوت یک کری دوره ، یک دالونه که دیوارش رو رسانه ها میسازن ، این دیدگاه میره اون تو  انقدر چکش بهش میزنن انقدر این ور اون ورش میکنن  تا وقتی که میاد بیرون  به نظر میاد که دیدگاه یک اقلیّت نا چیزیه ، اگر دشمن در این عرصه موفق بشه  نتیجش چی میشه؟ نتیجه اش این میشه که خودی ها   رویشان نمیشه و ترجیح میدن که نظراتشون رو مطرح نکنند ،  دشمن ، یعنی دشمن منفعل  به فعلیت میاد ، از همه بدتر  اون نسل جوانی که از راه میرسه آدرس غلط می گیره.

میگن صلوات بلند نفاق رو از بین میبره ، خب ،  من نمی خوام تأویلش رو بگم  چون  لا یعلم تأویله الا الله  منتهی میخوام بگم که ، یکی از دلایلش شاید این باشه که وقتی شما صلوات بلند می فرستی  یعنی پرچمت رو بردی بالا ، یعنی من اینم.

از فشار ها نترسیم ، وسط میدون باشیم ، حق با شماست و شما  خیلی پر شمارید،  دشمن روی شما واقعا حساب میکنه، شما دشمن رو آچمزش کردید ،  دیدین شما ،  حضرت امام  میفرمودند که من با جرأت میگم که اسلام سنگر های کلیدی جهان رو فتح میکنه؛ الان  فتح نکرده ؟!  الان شما توی منطقه نگاه کنید.

همه ی مناطق  حیات خلوت آمریکا بود ، عقبه ی استراتژیک آمریکا بود الان دست اوناست ؟ ، دست ماست.

این رو باید دقت کرد اما اون نکته ای که میخواستم بگم عرض آخرم باشه .

ببینید ممکنه این سوال بیاد که معمولا هم هست :  تو ۴۰ سالگی انقلاب اینهمه مشکلات اقتصادی برای چیه؟، این گرانی ها ، گرانی کالا و خدمات ، گرانی مسکن ، بیکاری ، تعطیلی کارخونه ها ، اینا چیه ؟

ببینید در یک کلمه ، این وضع اقتصادی  نتیجه نسخه انقلاب نیست ، نتیجه نسخه آمریکاییه ، نتیجه نسخه انقلاب نیست ، امام میفرمودند که تنها کسانی با ما تا آخر هستند  که طعم فقر رو چشیده باشن ، درسته ؟

بله و قتی کسی بهش میگی که آقا ثروتت چقدره  همچین با حس حقارت و بدبختی میگه هفت هشت هزار میلیارد ، انگار پول خورد داره میگه ، حالا فرض میکینم از راه حلال بدست آورده ، فرض میکنیم ، فرض محال که محال نیست .

آسمان زر نریخته به سرش  یا خودش دزد بوده یا پدرش

آقا جای تو، مسئولیت نیست ، تو چطوری میتونی بفهمی که به اون فقیر مسکین چه میگزره ! جای تو اینجا نیست.

این نسخه ، نسخه امامه ؟  نسخه انقلابه ؟ نسخه آقاست ؟ نسخه اونا نیست،  اونایی که نسخه رو پیچیدن باید جواب بدن ،  ما اینجا از این چیزا نداریم ، الحمدالله شماره معکوس شروع شده ، به لطف خدا این شماره معکوس  شاید یکی از برکات ۴۰ سالگی انقلاب باشه

حالا یه سوال دیگه هم هست  من دلم میخواد به اونم بپردازم ، یه خورده صریح باشیم دیگه ! ،  چون  همه مون باهمیم دیگه

یه سوال هم ممکنه این باشه که  هست آقا تو جامعه هست ، میگن چرا آقا جلوشون رو نمیگیره ؟ درسته ؟ هست دیگه .

ببینید ، من نمی خوام شعار بدم ، می خوام یه دو دوتا چهار تا رو بگم .

اولا که بعضی از این شرایط زمان حضرت علی (ع) هم بود در حالیکه حضرت امیر هم حاکم بود.

یکی میگفت  هیچ گرسنه ای نبود   گفتم پس حضرت   نان و خرما رو کجا می بردند ؟!

خب ببینید    اما   شما بالاخره طلبه اید زیاد خوندید که  چقدر ذکر وارد شده ،  اصلا میدونید که چقدر ذکر وارد شده  برای بخش های مختلف نماز ، مثلا   در سجدتون این اذکار رو بگید ، در رکوع اینا رو بگید ، در مثلا قنوتتون اینا رو بگید ، یعنی چقدر سفارش شده   سجده ها طولانی باشه ،  بعضی از بزرگان ما سجده های چند ساعته داشتند  اینجور که ما شنیدیم ، سجده های چند ساعته داشتند ، رکوع چند ساعته داشتند . این همه سفارش شده دیگه ، ببینید لازمه      ولی امام جماعت رو میگن  بایستی  مطابق توان أضعف مأمومین

ضعیف ترین مأمومین ، باید نماز بخونه     چرا؟  امامت که ذی حق ترهست، سزاوار ترهست برای اینکه این افعال رو انجام بده  ، چرا؟

برای اینکه همه بیان ، آقای امام جماعت اگر نمازت رو طولانی بخونی ، اون پیرمردی که واریس داره نمیاد ، اون کاسب چرا باید یک ساعت مغازش رو ببنده بیاد ؟  نمیاد   از کار و کاسبیش میوفته ، اون نوجونی که داره تو کوچه فوتبال بازی میکنه ، والیبال بازی میکنه اون نمیاد ، میگه خب چرا ؟

امام جماعته داشت نماز میخوند ، داشت این آیه رو میخوند  که ” إنا ارسلنا نوحا  ”   هی یادش میرفت   هی میخوند   انا ارسلنا نوحا     باز یادش نمی اومد ، آخرش یکی گفت آقاجون    ۱۲۴ هزار تا پیغمبر هست   نوح نمیره یکی دیگه رو بفرست ، واریس گرفتیم ، از بس وایسادیم واریس گرفتیم .

خب ببینید ،  رائد    پیشتاز کاروانه ، غافله وقتی که راه میوفتاد  رائد جلو تر میرفت ، تا یه جای خوبی رو انتخاب کنه برای اینکه ، کاروان اونجا اطراق کنه ،   بعضی وقتا میومدن    هست تو تاریخ     بعضی ها به رائد اعتراض میکردن  میومدن میگفتن  اینجایی که انتخاب کردی    خب اون بالا که خیلی بهتر از اینجاست

میگفت آره خیلی بهتره اما همه کاروانیان نمی تونن بیان ، رهبری  راننده اتومبیل رانی در مسابقات رالی فرمول یک یا دو نیست .

ببینید کسی که در مسابقات رالی است همه فکر و همّ و غمش این است که تخته گاز به خط پایان برسد  حتی دیده ایم که در این فیلم ها که جلو بقیه ویراژ می دهد که بقیه را از باند پرت کند بیرون . رهبر که این طوری نیست . رهبری بایستی به گونه ای برود که همه  حرکت کنند و بیایند . حضرت امیر می فرماید :  میوه را باید صبر کنی برسد تا بعد بچینی  . ممکن است شما بگویید، اولا که رهبری ده ها بار هم علنی و هم غیر علنی هشدارهایی می دهند و جلوی خیلی مسائل را می گیرند ولی فرض کنیم این ها را هم اصلا نبینیم ممکن است که بگوییم آدرس  بله رهبر در طول مسیر آدرس را هم می دهد . هر از چند گاه حضرت آقا صحبت می کنند یعنی همین الان شما ببینید نظر اقا مثلا در مورد مذاکره چیه ؟ نظر اقا در مورد انبوه ثروت چیه ؟ در مورد فقرا چیه ؟ در مورد مقاومت چیه ؟ و… همه نظرات را می دونند  بنابر این آدرس را می دهد اما توی این مسیر همه باید بیایند مثلا یه نمونه یمن . شما می دونید که پیوسطن به امریکا وسازش با امریکا و رفتن زیر چتر آن فاجعه بزرگ است ، نیست ؟ قبلا هم بودیم دیگه  و دیدیم  حالا که دیگه بدتر به قول حضرت امام فرمود این دفعه دیگه سیلی میزنه که نتونی از جایت بلند شی .این دفعه دیگه بحث نوکری نیست بحث بردگی است اما این دیدگاه قبلا در کشور بوده این دیدگاهی که الان مطرح است قبلا هم بود  حالا نگاه کنید به حضرت آقا ، مسیری که حضرت اقا طی کردند شما الان فکر می کنید این دیدگاه  نسبت به پنج سال قبل در میان مردم یکسان است نیست یک دستاورده یعنی مردم از پنج سال قبل تاحالا نگاه کنید می بینید که متوجه شدند که این مسیر ،مسیر غلطی است یا مثلا نظر و دیدگاه  اقتصاد آزاد آدام اسمیتی . الان همان دیدگاهه نه ؟.

گفت صاحب دلی به مدرسه آمدزخانقاه         بگسست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود    کز هردو انتخاب شدت این فریق را

گفت آن گلیم خویش به در می برد زآب     وین جهد می کند که بگیرد غریق را

الآن هم شرایط ما همینه همه این فشارها . غالبا هم می بینید آخرشم  به هم وصله این ها رو دقت کنید :هر وقت دیدید جریاناتی که ظاهرا نا همخوان هستند با هم اختلاف دارند ،کنارهم دیگه میان و ائتلاف می کنند دیگه تابلوی ائتلاف قابل اعتماد نیست به تابلوی ائتلاف دیگه اعتماد نکنید برای این که ببینید بایستی از مجموعه دیدگاه های مخرج مشترک بگیرید. مثلا تو فتنه ۸۸بهائی  اومده بود، مارکسیسم اومده بود، منافق اومده بود، سلطنت طلب اومده بود، از اصطلاح طلبا اومده بودند یه عده از کار گزاران اومده بودند.خدا رحمت کنه آقای حائری شیرازی یه دفعه به من گفت که شما بعضی وقتا بگو برخی.گفتم چرا آقا؟گفتند چون این برای آخرتت خوبه .خدا رحمتشون کنه درست میگن.حالا همشون نمیگیم.همه اومده بودند همه ،همه که اومدن برای چی ؟برای انتخابات اومدین؟برای انتخابات نیومدین،تابلوی انتخابات بلند کردین ولی تهش چی؟همونی بود که گفتید “انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است”  وقتی می بینید که اینا اینطورین حتما مخرج مشترک بگیرید میگن یه آقایی رفت تو گاو داری از گاو داره پرسید آقا شما این گاوها رو بهشون چی میدید؟گفت سفید ها یا سیاه ها؟گفت سفید ها.گفت یونجه میدیم .گفت سیاه ها؟گفت به اونا هم یونجه میدیم.گفتش که کجا نگه میدارید؟گفت سفیدا یا سیاه ها؟گفت حالا سفیدا.گفت تو همین سوله .گفت سیاه ها رو چی ؟گفت اونا رو هم تو این سوله.گفت مرد حسابی ما رو مسخره کردی؟گفت آخه سفید ها مال خودمن .گفت این رو از اول بگو، حالا پس سیاه ها برای کیه؟گفت اونا هم مال خودمن.  ببین وقتی که میرسی میبینی،من نمی خوام نسبت کفر بدم ها،میخوام از این بعنوان یک مصداق استفاده کنم،می گفت الکفر مله واحده ،می بینید تهشون به هم وصله شما با هوشیاری وبیداریتون به راحتی میتونید اینو تشخیص بدید.

گفت ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم    پس هرچه گفتند وشنیدیم و خوانده ایم

مجلس تمام گشت و  به آخر رسید عمر                ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم

از اینکه اوقات شریفتون را تصدیع کردیم پوزش می خواهم.

ماراهم از دعاهاتون فراموش نکنید،التماس دعا های ما تشریفاتی نیست خواهش می کنم مارو از دعاهاتون فراموش نکنید.

والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

۱۴بهمن ۱۳۹۷

مدرسه علمیه دارالسلام

 

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.