گنج جوانی
متن سخنرانی آیت الله اوسطی
در جمع طلاب و استادان مدرسه علمیه دارالسلام
۶/۱۱/۹۴
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین ، سیما بقیه الله فی الارضین
من در این محفل و مجلس نورانی شرکت کردم که جناب حضرت آقای اسکندری فرمودند یک دیداری داشته باشیم ؛ دیگر بنا نبود که من صحبت بکنم و مزاحم بشوم . حالا که توفیقی حاصل شد در ضمن این ملاقات حدیثی را من برایتان میخوانم.
سرمایهی گرانِ عُمر:
مرحوم شیخ صدوق که یکی از بزرگان ما و یکی از محدثین جلیل القدر ما هست و مورد عنایت ویژه حضرت بقیه الله الاعظم هم قرار گرفته و قبر مطهرش در ابن بابویه هست و گاهی بسیار مناسب است که انسان قصد زیارت ایشان را بکند و برود ؛ ایشان در کتاب خصال خودش، روایتی را با سند خودش از امام کاظم(ع)نقل می کند. امام کاظم(ع)هم از آباء گرامش تا میرسد به وجود مقدس پیامبر عظیم الشان(ص)، خب چنین روایاتی که معمولا دارد پدر از پدر ؛ این کاشف از این است که این روایات مورد توجه همه ذوات مقدّس معصومین: بوده، این اهمیت مطلب را هم میرساند، پیغمبر اکرم (ص) می فرمایند که : در روز قیامت انسان قدم از قدم بر نمی دارد مگر اینکه چهار مطلب را باید جواب گو باشد یسئل عن اربع اولین چیزی که سوال می کنند از عمر است که عمرت را در چه مسیری از دست دادی؟ این سرمایه ی گران را، این ثروت انبوه را در چه مسیری خرج کردی؟ چون ما نمیتوانیم برای عمر قیمتی مشخص کنیم حتی در روایت دارد که بقیه العمر لا قیمه لها ، بقیه عمر برای ما مشخص نیست، یک دقیقه است؟ یک ساعته؟ یک روزه؟ ده ساله؟ صد ساله؟ اما هرچی هست قیمت نمیشه گذاشت ، عمر، یک چنین سرمایه گرانیه ، یک چنین ثروت بسیار بالا و بلندیه، از عمر سوال میکنند که شما عمرت را در چه مسیری صرف کردی و این واقعاً جا دارد که هر انسانی فکر کند که من این سرمایه ی گران را چگونه دارم مصرف میکنم؟ در چه مسیری، در چه راهی، در چه طریقی، آیا واقعاً این راهی را که انتخاب کردم راهی است خدا پسند؟! این اعمالی که انجام می دهم اعمالی است خدا پسند یا نه ؟! این سوال اول است .
گنجِ جوانی را کشف کنید و قدر بدانید:
نکته مهم این است که به عنوانِ سوال دوم ، از یک بُرهه ی ویژه ی عمر سوال میشود، می پرسند: جوانیت را چه طوری به پیری رساندی؟خب جوان با نشاط است، همه چیزش، از موی سرش، پوست بدنش، حال و نوایش، جست و گریزش؛ اما وقتی پیر شد چولیده پولیده میشود،مثل یک میوه ای که زیاد مانده، پلاسیده میشود، این هم همینطور است میگوید جوانیت را در چه مسیری به پیری رساندی؟ آن نشاط را، آن قدرت را، آن قوت را در چه مسیری مصرف کردی؟ چرا حالا در برهه ی عمر انگشت گذاشته شده روی جوانی؟ چرا روی انسانهای ۴۰ ساله ۵۰ ساله ۶۰ ساله انگشت نگذاشته ؟! چرا روی ۷۰ ساله ها و ۸۰ ساله ها انگشت نگذاشته ؟! جهتش این است که هر کسی میخواهد به هرجا برسد توی جوانی است . وقتی که عمر رسید به ۳۰ ، ۳۵ ، ۴۰ دیگر این صنعت گر نم یشود؛ خاطر جمع باشید ، این مبتکر نمیشود ، این نابغه نمیشود ، این یک فیلسوف نمیشود ، این یک فقیه نمیشود ، این یک ملا مهدی نراقی نمیشود ، این یک ملا محمد باقر مجلسی نمیشود، دیگه از آن سر قله سرازیر شده، آن کسی که قدرت دارد خودش را به یک جایی برساند، جوان است ، مسئله نشاط جوانی، حال و هوای جوانی، واقعا یک برهه بسیار بسیار ویژهای است، حالا من نمیدانم چه طوری تشبیه بکنم عزیزان ، اگر شما را الآن ببرند در یک خزانه بانک مرکزی، که در آن دلار است، تومن است، طلاهست، جواهرات هست، بگویند شما ۵ دقیقه وقت داری هرچه میخواهید بر دارید ، آنجا چه کار میکنید ؟ آنجا می نشینید برای برادرتان برای رفیقتان قصه نقل میکنید ، اونجا چه کار میکنید ؟ اونجا می ایستید با موبایلتان بازی میکنید؟ اونجا چه کار میکنید ؟ اونجا میشینید بحث سیاسی کذا و کذا میکنید؟ یا میگویید وقت کم است؛ تا چشم به هم بزنید دوستانتون محاسنشون سفید شده ؛ این جمله من بعداً در نظر مبارکتون باشه ؛ این دوستانتان را میبینید ، چشم به هم بزنید محاسنتون سفید شده و بعد می رسید بهم و میگویید : دیدمت دیدمت ولی افسوس که تو دیگر نه آنچنان بودی ! بله ! اینه ! برهه ی جوانی یک برهه ای است که اگر هر کسی بخواهد واقعا همت بگمارد ، به هدف خودش به مقصد خودش برسه، مشیت الهی هم دنبالش باشه میرسه، مگر اینکه مشیت الهی نباشد ، بله! جوان میتواند خودش را برساند به یک مراحل بالایی.
و لذا شما عزیزانی که در ابتدای نوجوانی و جوانی هستید ، این گنج بسیار مهم را در خودتان کشف کنید،الآن شما میتوانید ، واقعا به یک مدارج بسیار بلند و والا واصل بشوید ، این را کشف کنید ، این معدن را استخراج کنید ، قدر خودمان را بدانیم ، قیمت خودمان را بدانیم ، این مهم است ، حالا شما اگر الآن یک انگشتر برلیان را بدهید به دست یک بچه ی یک ساله یا دوساله ، او چه میداند چی است ؟! انگشتر را میدهد پفک نمکی و چیپس میگیرد . کشف نمیکند که در دستش چیست . عزیزان ! مهم این است که شما گنجینه وجودتان را کشف کنید . من الآن در چه شرایطی هستم ؟ من الآن در چه مرحله ی حساسی هستم ؟! این خیلی مهم است که ما این گنجینه را کشف کنیم که بحمد الله خدا یک توفیقی داده که من در این سنّم آمدم در یک جایی ، در یک مکانی ، در یک مسیری در یک حال و نوایی ، در یک جمعی که اگه تهران ۱۰ میلیونی ۸ میلیونی رو بخواهیم بررسی کنیم ، میبینیم اینطور مجلس کم است . البته نمیدانم اصلا نظیرش هست یا نه ، این خودش مهم است . این هم توفیق الهی است .
تاثیر نَفَسِ استاد:
آمدم در یک جایی که صحبت از قرآن است، صحبت از احکام است ، صحبت از اخلاق است ، صحبت از علم است آن هم نه علم موسیقی، نه علم هنر سینمایی ؛ نه! آنها علم نیست ، آمدم یک جایی که واقعاً بحث علم است. این توفیق الهی نصیب ما شده. جناب حجهالاسلام و المسلمین حاج آقای اسکندری در تربیت تخصّص دارند، و نَفَسشان هم نَفَسِ گیرایی است، البته نه در من پیر ، البته در من هم تاثیر دارد اما علی الخصوص در شما ، بله ، این فنّ تربیت ، به نظر من یه فنّ بسیار پیچیده و کلاف سردر گمی است، یک مدرسه ای حالا اسم نمی برم قبل از انقلاب بود و اوائل انقلاب بود و مربی های کذا و کذا و غذاهای کذا و کذا و اردو های کذا و کذا ، همه شان هم مردان محترم و خوب ، اما آخرش میخواهم بگویم یک مشتشان خوب از آب در آمدند و یه عده شان هیچی … .چرا؟چه شد؟! فنّ تربیت و تاثیر گذاریِ نَفَس بسیار مهم است، من معتقدم یکی از ویژگی هایی که مرحوم حاج آقای مجتهدی رضوان الله تعالی علیه داشتند این بود، آقای مجتهدی نَفَسش در جوان اثر زیادی داشت، وقتی میگفت غیبت بد است گوش نکنید، این جوان وقتی پدر و مادرش میخواست در خانه غیبت کند مثل این بود که انگار یک کوهی میخواهد در سرش فرو بیاد. این ویژگی در همه نیست. به یک شخصی گفتم خدا به تو یک چیزی داده که به کمتر کسی داده، در همین تهران بمان، دانشجوها را میتوانی جذب کنی و همینطور هم بود، این توفیق من الله است که بر بخورم به یک محلی، به یک مکانی، به یک مدرسه مقدّسی، به اساتید عزیزی؛ خب این اساتید محترمی که الآن در همینجا مشغول اند و واقعاً توفیقی است برایشان، اینچنین نیست که شما هرجا بروی مثل آنها را پیدا کنی ، اینطور نیست ، نه !
موبایل، بلایِ عظیم:
گنجینه وجودتان را مد نظر بگیرید ، این توفیقی که خدا در کشکول شما انداخته را هم مد نظر بگیرید ، همت بگمارید این ۷ ، ۸ ، ۱۰ سال این ۱۰ ، ۱۵ سالی که تو عنوان جوانیتان هستید و هنوز بحمدالله فکرتان در خیلی چیز ها مشغول نشده ، سنتان هم اقتضا نمیکند، این ۱۰ ، ۱۵ سال خودتون رو به یه جا برسونید، یک بلای عظیمی که بچه های ما را گرفته، دبیرستانی های مارا گرفته، دانشگاهی های ما را گرفته، طلبه های ما را گرفته، پیر ما را گرفته، جوان ما را گرفته، این موبایل هاست، همش دارند وَر میروند با این دستگاه، آخوندو غیر آخوند مارا گرفته، چقدر در طول ۲۴ ساعت من باید صرف این موبایل بکنم؟ چرا دو دقیقه سر نمازتان طول نمیدهید ؟! چرا شب جمعه یک دعای کمیل نمیخوانید؟! موبایل موبایل موبایل …. چه میکنید با موبایل؟! بوعلی سینا میشوید یا علامه حلی ؟! یک سال وقت می گذاری آبکش میکنی درون آب، خیال میکنی پر از آب شده، میای بالا هیچی نیست ، هیچی نیست، خب حالا بعضیها فنی اند میتوانند به این وسیله یک حدیثی را پیدا کنند یا آیه ای را پیدا کنند، یک تاریخچهای را پیدا کنند ، اما چقدر ؟!
اهمیّتِ وقت :
به وقتتان خیلی احترام بگذارید، به این برهه ای که الآن هستید، سر این گنجی که الآن نشستید، کشف کنید که من خیلی قیمت دارم ، بله ! جوانی. عزیزان اگر شما بخواهید حتی مسائل اخلاقی رو پیگیری کنید ، الآن وقتشه ، بخواهید زبانتان را کنترل کنید، بخواهید چشمتان را کنترل کنید، بخواهید گوشتان را کنترل کنید و هکذا و هکذا الآن وقتش است، تو جوانی خودتون را بسازید. سن که می آید بالا، نمی خواهم بگم محال است اما هیهات هیهات. سوال سوم که البته الآن ارتباطی به وضع حال فعلی شما ندارد و برای آیندهتان انشاءلله مفیداست این است که سوال میشود از کجا درآوردی و در کجا خرج کردی ؟ آقایون ان شاءالله مکاسب میخوانند، مرحوم شیخ انصاری حدود ۵۶ مورد از آنچه که مکاسب محرّمه دارد را بیان می کند، که از این طریق پول درآوردنش حرام است. حالا اگر من رفتم از طریق حلال پول در آوردم ، آیا آزادم که هرجوری خواستم خرج کنم؟ نه . این را باید در مجلس اقتصادی که واقعاً و یکی از تعلیمات حیات بخش اسلام است بحث کرد. من خیال کنم پولم حلال است، خمس و زکاتش را هم دادم هر کاری خواستم بکنم؛ نه اینطور نیست . در چه مسیری داری خرج می کنی ؟! اسراف ممنوع ، تبذیر ممنوع . در مسیر حرام خرج کردن ممنوع . همینطور بشمرید تازه وفی اَموالِهِم حَقٌّ معلومٌ لِلسّائل و المَحروم . (ذاریات ۱۹)
معرفت، پیش نیازِ دوستی اهل بیت :
چهارمین سؤال « عن حبّنا اهل البیت» است . محبت اگر بخواهد واقعی باشد ، یک پیش نیاز داره ، پیش نیازش چیه ؟! پیش نیازش معرفت است، وقتی من آقای علامه طباطبایی را شناختم آنوقت خیلی به او عشق می ورزم. اگر یک ماه در مسیر حج کسی با علامه طباطبایی هم اتاق بود از سکوت و سادگی ایشان متوجه نمیشد او کیست، اصلا نمیدانست ایشان ملّا است یا نیست ! چه کسی غنیمت میشمارد؟ چه کسی عشق میورزد ؟ کسی که معرفت دارد به ایشان ، دربارهی اهلبیت: هم همینگونه است . اوّلاً بکوشید در تحکیم اعتقادات علی الخصوص مسئله امامت و بطور ویژه بحث امام زمان. یک وقتی عده ای از طرف مدرسه رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری اونجا دوستان گفتند که شما یه خورده مدرسه علمیه را معرفی کنید ، من یک مقدار معرفی کردم، البته دو سه تا از بچه های آقا در آن مدرسه بودند، در آن جلسه فقط سران و معلمین بودند بچه ها نبودند تو اتاق خصوصی . آقا فرمود چون من بر درس های بچه هام تا حدودی اشراف دارم میدونم آن مدرسه چنین و چنان است و این خلأ بحمد الله پر شده دوتا نکته را توصیه کرد ایشان فرمود امروز ما شبهه کردن نداریم در جامعه . امروز بحث باید بحث امام زمان بشه، امروز حملات به این مسئله است ، محور افکار ما که مسئله انقلاب ما و ولایت فقیه است زیر بنایش مسئله ولی الله الاعظم است .
اهمیّتِ مسائل اعتقادی:
روی اعتقادات خیلی کار کنید، عواملی که ما را با مهر و محبت ائمه: عجین میکنه ایجاد کنید . روز وفات حتما یه نیم ساعتی روضه خوانی بشه اگر وقت گرفته نمیشه، یه سینه زنی هم بشه . روز تولد یه شیرینی ای نقلی داده بشه، این زلفمون رو همیشه با اهل بیت گره بزنیم از اونجا اگر جدا بشیم اونوقت جایی رو نداریم که دیگه زلفمون رو گره بزنیم .
خدایا به حق محمد و آل محمد قسمت میدهیم بهترین راه ها بهترین مکان ها بهترین استاد ها بهترین مربی ها را تا آخر عمر نصیب ما بگردان . خدایا ! اون طریقی که بتونیم از این گنجینه های عمر بهترین بهره برداری ها رو بکنیم ما رو به اون طریق و به اون راه موفق و موید بگردان . وجود ما را نافع برای اسلام و مسلمین قرار بده . خدایا قسمت می دهیم فرج ولی الله الاعظم امام زمان ارواحنا فداه رو هر چه زود تر تعجیل بفرما . قلب مقدسش را از ما راضی و خشنود بگردان . ارتباط ما رو با وجود بقیه الله الاعظم زیاد و زیادتر بگردان. هر حاجت شرعیه که در سینه حاضرین اعزّه وجود دارد خدایا همه را السّاعه بر آورده به خیر بگردان .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ثبت دیدگاه