عالم به شما نیاز دارد
متن سخنرانی آیت الله جاودان
در جمع طلاب و استادان مدرسه علمیه دارالسلام
۹۵/۳/۳۱
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم والصلاه و السلام علی محمد خاتم الانبیاء و المرسلین ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
زندگی شوخی نیست
بر خلاف آنچه که حتی ما هم گاهی مثل مردم عالَم به آن معتقدیم و متاسفانه گاهی ماهم مثل آنها فکر می کنیم، این زندگی ۶۰ ، ۷۰ ساله کاملا جدّی است حتی یک ساعت یا لحظه ای از آن شوخی نیست، به این معنا که هر لحظه اش در سرمایهی آدم تاثیر دارد و چه بسا هر لحظه اش می تواند تاثیرات بسیار بزرگ داشته باشد.
بنابراین من لَم دادم ، خب یک دقیقه بگیم و بخندیم، این نیست ؛ ما زندگی را اینجور می پنداریم و اینجور رفتار می کنیم ، مردم عالم اینجور می پندارند و اینجور رفتار می کنند . یک مدتی فرض کنید هشت ساعت دارد کار می کند بعد هم دیگه می افتد و هر چی دلش میخواهد عمل می کند، واقعیت عالم این نیست. اگر ما بتوانیم از این فکری که عموم مردم جهان را گرفتار کرده نجات پیدا کنیم یک قدم بزرگ بزرگ بزرگ برای سعادت خودمان برداشته ایم . دنیا شوخی نیست ، زندگی شوخی نیست من هم که دارم عرض می کنم باید همینجوری فکر کنم و شما هم همینطور . ما یک لحظه هم شوخی نداریم البته یک وقتی شوخی میکنیم و در راستای جدی شوخی می کنیم برای اینکه ساعت های زیادی که کار کرده درس خوانده و خسته شده ایم این خستگی برطرف بشود این شوخی هم در راستای همان جدی بودن ساعت های قبل من است مثل اینکه من میخوابم خواب برای چی است ؟ خواب برای این است که خستگی ام در برود و من بتوانم فردا کار کنم پس آن هم در راستای کار من است اگر شوخیِ من هم در راستای کار من باشد، اگر غذا خوردنِ من در راستای کار من باشد پس همه ی زندگیِ من میشود جدی با اینکه پر از شوخی است، با اینکه ورزش میکند و توی این سن حتما باید ورزش کنید این ورزشی که کردید چی است؟ هیچی حساب نمیشود؟ هیچ جا جدی حساب نمیشود ؟ نه آقا جدی حساب میشود؛ ورزش می کنم برای اینکه بتوانم کارم را درست انجام بدهم کارم را صحیح انجام بدهم با ۴ روز درس خواندن مریض نشوم، پس ببینید زندگی جدی جدی است اگر ما این را بفهمیم .
رعایت اعتدال
البته در همه ی کار ها باید اعتدال را رعایت کنیم در درس، در عبادت، در تقدّس، آدم باید به اعتدال رفتار کند بخصوص ما طلبه ها که سرباز امام زمان (عج) هستیم، الآن سراسر جهان به جنگ امام زمان آماده است یعنی به جنگ اسلام آمده به جنگ قرآن آمده به جنگ جمهوری اسلامی آمده به جنگ همه چیزهایی که به خدای واقعی و تشیع مربوطه آمده .داستان داعش یک گوشه اش است احتیاج امام زمان به هزاران هزار سرباز کار آمد است، ما باید بکوشیم برای اینکه سرباز کارآمدی بشویم برای ایشان . یک سرباز کارآمد مرحله اول احتیاج دارد به درس باید درستان را بخوانید اصلا کار طلبگی نماز خواندن است ؟ نه. مسلمان باید نماز بخواند، به طلبگی ربط ندارد،پس چه چیز به طلبگی ربط داره؟ درس خواندن. شما چرا نماز اول وقت میخوانید؟ چون مسلمانید نماز اول وقت میخوانید؟ نه، چون طلبه هستید. اگر به طلبگی چیزی مربوط میشود یک چیزِ علاوه است، مثلاً فرض کنید که من ده دقیقه زود تر از وقتِ نماز به مسجد می روم ، میروم تو مسجد مینشینم اول وقت که اذان شد دو رکعت نافله میخوانم، من چون طلبه ام نافله هم میخوانم باید بخوانم، اصلاً من چون طلبه ام باید سحر ده دقیقه بیست دقیقه نیم ساعت مناجات کنم، مردم عمومی چون مسلمان اند اگر سحر بیدار شوند خیلی خوب است، اما برای من چیزی مثل یک وظیفه است
خوب درس خواندن؛ مقتضای سربازی
ما دو تا امتحان داریم هیچ کس در عالم دو امتحان ندارد ولی ما طلبه ها دو تا امتحان داریم یک امتحان رسمی است ازما امتحان می گیرند ما باید نمره خوب بگیریم اونجا حداقل نمره ، نمره ۱۲ هست که اجازه میدهند به سال بعد برویم اما من باید به امام زمان هم امتحان بدهم یعنی باید پیش ایشان هم مقبول باشم باید قبول شوم. نمره ۱۲ پیش ایشان قبول نیست ممکن است حالا به یه علتی شما تمام سال درس خواندی، اما فرض کنید یک ماه آخر سال مریض شدی و نتوانستی در امتحان شرکت کنی و قبول نشدی، چون تمام سال دَرست را خوب خواندی بنابراین پیش امام زمان قبولی، حال که ما خودمان برای سربازی امام زمان (عج) آمده ایم باید مقتضیات این انتخاب که همان درس خواندن است را عملکنیم.
اهمیت یادگیری زبان های خارجی
عالَم به ما احتیاج دارد. یک آقای بزرگواری یک نفره رفته کل آمریکای لاتین را بهم ریخته امام خمینی رحمه الله علیه آمده ایران را نه، عالم را بهم ریخته، اگر یک طلبه خوب درس بخواند از او بر می آید که فرهنگ یک قاره را تغییر دهد، تغییر داده، تمام طراز های سیاسی اقتصادی که ایران منظم کرده بود همه بهم ریخته، یک روحانی یک نفری رفته آمریکای لاتین یعنی حدود ۵۰ تا کشور، هنوز آثارش توی آن کشور ها باقی است، شما یک نفر شیعه ی خوب درست کنی بس است، یک شیعه ی خوب مثل گیرانه آتش است، یواش یواش دور خودش را گرم می کند . جهان به ما نیاز دارد. کشور شوروی بعد از آمدن پوتین وضعش عوض شده، فساد آنجا بیداد می کرد در آن سالهای آزادی های بعد از دوران ۱۳۶۹ و فروپاشی شوروی سابق، همه را جمع کرده حالا نمیدونم تا چه حد ولی جمع کرده . خودش چی؟ نمی دانم . شاید هم مسلمان شده، نمی دانم.حالا اگر من بخواهم بروم روسیه باید زبان روسی بلد باشم ما دوستی داریم الان روسیه است کاملا هم دست و بالش بسته است، فقط میتواند با مسلمانهای ایرانی و شیعیانش که درست اند و یک چیزی از خدا و پیغمبر میدانند کمی حرف بزند، اما اگر ما درست باشیم ممکن است آنها بتوانند سیصد میلیون از جمعیت را برای تبلیغ اسلام در اختیار ما بگذارند.
مراقبت بیشتر؛ اقتضای طلبگی
اگر شماها خوب باشید میشوید سربازانی برای سراسر جهان ، این کار احتیاج دارد به خوب درس خواندن .شما در هر جمعی وارد شوید ، چون طلبه هستید ، برای امام جماعت شدن شما را جلو قرار میدهند و بقیه به شما اقتدا می کنند ،امام جماعت آن کسی است که از آن جمعی که پشت سرش ایستادهاند بهتر است پس ما باید از مردم معمولی ، مسلمان و متدین بهتر باشیم . به آنهایی که آزادند و بی بند و باراند کاری نداریم ،کسی که نمازش را میخواند، روزه اش را میگیرد، خمس اش را میدهد، مواظب است که دروغ نگوید، ما باید از او بهتر باشیم. اصل نماز خواندن و اصل دروغ نگفتن وظیفهی مسلمانی است امّا من چون طلبهام باید یک علاوه داشته باشم و آن این است که از دیگران بهتر باشم، آنها بتوانند به من اعتقاد داشته باشند، من از همه آنها چشمم پاک تر باشد، از همه ی آنها زبانم پاک تر باشد، گوشم پاک تر باشد و الی آخر . در بازار و سوق مسلمین هر چه بخرید پاک است، اگر کسی مواظبت بیشتر می کند هرجایی و هر غذایی نمیخورد ، چون طلبه ایم و میخواهیم سحر بیدار شویم هر غذایی را نمیتونیم بخوریم اگر میخواهد آزادانه غذا بخورد بیدار نمیشود . بنابر این مواظبت بیشتر جزء مقتضیات طلبگی است . من چون طلبه ام باید بیشتر مواظب باشم توی خانه مواظبت من نمونه باشد .همه شما بعد از اینکه طلبه شدید بدون اینکه قیافه بگیرید و اخلاق اهل نهروان را پیدا کنید مهربان و همانطور مؤدب ومتواضع بودید و دست پدر و مادر را می بوسید .وقتی شما دبیرستان می رفتی دست پدر و مادرت را نمی بوسیدی، واقعا می بوسیدی ؟ اصلاً بلد نبودی . اما حالا بلد شدی . دست پدر و مادرت را میبوسی . این را همه می بینند یعنی تواضع بیشتر ، مهربانی بیشتر ، حرف گوش کردن بیشتر. مثلاً اگر پدر یک مرتبه داد زد من در جوابش داد نمیزنم، اگر دبیرستان بودم جواب او را با صدای بلند می دادم اما الآن دیگه جواب نمیدهم ، دیگر داد نمی زنم بلکه دست و پایش را هم می بوسم؛ مواظبت های دیگری هم لازم است . پای تلویزیون نمی نشینی، موسیقی های تلویزیون را گوش نمیدهی بعضی از فیلم ها رو نگاه نمی کنی آنوقت آنها باور می کنند و از شما خوبی می بینند، تقوا می بینند و با اخلاق خوب آنرا امضاء می کنند؛ با تواضع و حرف گوش کردن نسبت به پدر و مادر درستی و خوبی های خودتان را امضاء می کنید .
دو تا قدم تا رضایت امام زمان (عج)
شما با این دوتا قدم فقط با همین دوتا قدم میشوید طلبهی مورد رضای امام زمان (عج) . این چیز کمی است؟ آنوقت من یک طلبه ام و مورد رضای امام زمانم هستم ؛ خیلی قیمتی است . اولیاء خدا خود را می کشند که مورد رضای ایشون باشند. اونوقت شما یک طلبه هستی که مورد رضای امام زمانی ؛ چرا ؟ چون بطور جدی مواظب اخلاق واعمال و رفتار خودت هستی با این روش آدم یک عالِم به درد خور و عاقبت به خیر میشود . بزرگانی که شما بعضاً آشنایید همه همینطوری بودن یعنی به پاک دامنی کوشیدند و درسشان را خوب خواندند و به سرانجام خوب رسیدند. من یه رفیق داشتم زمان جوانیهایم از بچه های مسجدی بود. صبحِ اول صبح تو تابستون ساعت چهار یا سه میامد مسجد، یک جوون معمولی، باباش هم تاجر بازار بود، تاجر معمولی، گذشت و گذشت و گذشت و گذشت یک روزی تو خونهی تیمی در اثر مقاومت در برابر دولت جمهوری اسلامی خودش و زنش کشته شدند، مدرسه مروی که می رفت کنارش مهدی رضایی از سر دستهی منافقین نشسته بود، همکلاسش بود با هم آشنا شدند ایشان هم وقتی این دوره رو رها کرد رفت مسجد هدایت از آنجا رفت به حسینیه ارشاد از آنجا به سازمان مجاهدین خلق ملحق شد، نفر سوم هم که پیش بنده سیوطی را شروع کرد، کمی هم جامع المقدمات خوانده بود. و باهم رفته بودیم امام زاده ابراهیم قم اما سر انجام او هم کشته شد و یک سر به جهنم رفت !!! از زندان هم که بیرون آمده بود استخاره کردیم برویم دیدن ایشان، استخاره اش خوب آمد شاید ترکش هم بد بود، رفتیم دیدن ایشان بعد هم رفت و در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفت و کشته شد و عاقبت به شر ! از کجا تا کجا ؟! از این نمونه زیاد است. برای اینکه عاقبت بخیر بشوید اعتدال را باید رعایت کنید، بکوشید برای خوب شدن نمازم را اول وقت میخوانم ، از خدا می ترسم، سحر بیدار می شوم، از خدا می ترسم دروغ نمی گویم، از خدا میترسم به نامحرم نگاه نمی کنم از خدا می ترسم به این عنوان ، این خوب بودن ثمر میدهد انشاءالله و عاقبت به خیری می آورد، من درسم را خوب میخوانم مورد رضای امام زمان است ، مواظب چشم و گوش و زبانم هستم مورد رضای امام زمان است، یک وقت ممکن است خدایی نکرده یک گناهی برای آدم پیش بیاد ، خوب من توبه می کنم جبران می کنم مثلاً یک چیزی از دهانم در رفت پشت سر یک نفر یک حرفی زدم میروم گیرش می آورم از او رضایت می طلبم این گناه پاک می شود، اگر یک گناه بماند، بعد گناه بعدی میاید یواش یواش میشود یک چیزی .
قدم دومی که ما به عنوان یک طلبه باید برداریم این است که باید از مردمی که حد اقل حول و حوش ما هستند، از پدر و مادرمان، از برادرمان، از رفقای مدرسهمان بهتر باشیم. آنها می فهمند که این رفیق سابقشان که با هم فوتبال بازی می کردیم این بهتر از ماها شده البته این حد اعلی نیست حد اعلی اش بالاتره اگر خدا عنایت کرد ما موفق شدیم خدمت شما رسیدیم و من یادم بود که چی عرض کردم خدمت شما انشاءالله عرض می کنم .
من عرضم تمام شد
والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته
ثبت دیدگاه